💞Troubled love8💞

اول بالا رو بخون😢😢

💜:جلوی بینیم رو گرفتم و گفتم آره میدونم😣خیلی بوگند میده. و سریع به پلک گفتم کمد پنیرهات کجاست؟ پلک به یه جا اشاره کرد. سریع رفتم طرف اونجا پلاستیک پنیر و کردم داخل کمد و زود درش رو بستم. بلند شدم و گفتم اَه چقدر بوگند میداد.بعد رفتم طرف کیفم و گفتم خب دیگه من برم.بیشتر توضیحات رو خودش میده. فعلا خدافظ. 💚:باشه ممنون.به سلامت. 💜:از اتاق آدرین اومدم بیرون و رفتم پایین به ناتالی گفتم خسته نباشید خانم ناتالی خدانگهدار.از طرف من.....که گابریل اومد بیرون و گفت درس هاتون رو نوشتین خانم هالورد؟_بله ممنون خدانگهدار_سرش رو آورد پایین به معنی خداحافظی. از خونشون اومدم بیرون و رفتم طرف خونمون. اصلا حوصله نداشتم.تکالیفم رو هم انجام داده بودم. وقتی رسیدم خونه به خدمت کار ها سلام کردم و وارد اتاقم شدم لباسام رو عوض کردم واز اتاقم رفتم بیرون از یکی از خدمتکار ها پرسیدم پدر مادرم کجان؟گفت توی اتاق کارشونند.

رفتم توی اتاقشون.💜:سلام مامان سلام بابا خسته نباشید. اونها هم جواب سلامم رو دادن و تشکر کردم.گفتم:امممم...مامان من حوصلم سر رفته میشه تبدیل بشم بزنم بیرون.مامانم گفت:پس تکالیفت چی؟نکنه میخوای از پرنسس.....گفتم:مامان.....تکالیفم رو انجام دادم.میتونم برم.مامانم گفت:خیلی خوب باشه.میتونی بری ولی قبل از ساعت ۱۱ خونه باشی ها._باشه ممنون خدافظ_مراقب خودت باش. با خوشحالی دویدم توی اتاقم و رفتم طرف بالکن اتاقم.در بالکن رو باز کردم و نفس عمیقی کشیدم.اماده شدم برای تبدیل(بچه ها کاملیا کوامی نداره و خودش تبدیل میشه و قدرت هاش درونی هستش)دست هام رو روی هم گذاشتم(✋این طوری دوتا دستاش رو صاف میزاره روی هم)دستام رو چرخوندم و موقعی داشتم میچرخوندم گفتم"کویین دیس اف"یعنی/ملکه فعال/تبدیل شدم به ملکه.👸 ((لباس ملکه))=""یه لباس آبی آسمونی با یقه‌ی قایقی که لب یقه دور تا دورش طرح(❄)یخ داره یه دامن داره که جلوش یکم بالاتر از زانو هستش پشتش تا مچ پاش و یه تور حسابی بلند داره که از پشت شونه هاش ادامه داره.روی تورش هم طرح❄بزرگ هست.وکل لباس آبی آسمونیه."چه لباسی ساختم😎"

یه نگاهی به خودم انداختم.چقدر ناز شده بودم.۲سال بود که تغییر شکل نداده بودم.موهم حسابی کشیده شده بود بالا و بافته شده بود و آخرش یه کش پاپیون شکل از جنس یخ بسته شده بود.موهای جلومم چند تا تار از سمت چپ و راست ریخته بود توی صورتم. لباسمم همون طرح ۲سال پیشم بود.خیلی دوستش داشتم.سلیقه ی خودم بود. از فکر لباس و مدل موهام اومدم بیرون و اروم از روی بالکن بلند شدم و شروع به پرواز کردم.(بچه ها کاملیا به خاطر ملکه بودنش برای پرواز نیاز به افزایش قدرت نداره.و برای نفس کشیدن داخل آب فقط کافیه که یه کلمه رو بگه مثلا برای تنفس در آب باید بگه (آکسیژن این واتر)).😘🤗☺ چقدر پاریس از بالا خوشگل بود.موقع غروب خورشید بود و فضا رو خیلی زیبا تر کرده بود.هر کسی سرش به کار خودش بود.یکی داخل مغازش کار میکرد.یکی از مغازه میوه فروش میوه می خرید.داخل چند تا خونه چند تا بچه داشتند بازی می‌کردند...... همینطور به تک تک جاها نگاه میکردم که چشمم به برج ایفل افتاد🗼.نو خورشیدی که داشت غروب میکرد از پشتش بهش میخورد و خیلی قشنگترش میکرد.آروم آروم رفتم روی یه پشت بوم یه ساختمون خیلی بلند نشستم و پاهام رو از پشت بوم آویزون کردم و تکونشون میدادم.همینطور که به برج ایفل نگاه میکردم یه شیک وانیلی برای خودم با جادوم درست کردم و شروع کردم به خوردن🍧(خودمم دلم خواست😋🍧😍).

همه چیز عالی بود و منم توی آرامش تمام بودم که یهو یکی از خونه ها شکست و کلی آب ازش ریخت بیرون.تازه فهمیدم خونه نبود استخر بود که ترکید.😅 بلند شدم و وایسادم و شیکم رو تبدیل به اکلیل کردم.همینطور که نگاه میکردم دیدم چند تا استخر دیگه هم ترکید.آب وحشی شده بود و مثل توفان جلو میومد و هرچی میگذشت ار تفاعش بیشتر میشد. دیدم داره میره به سمت مردم و مکان های عمومی.سریع چند تا دیوار یخی به سمت مردمی که پیاده بودند پرت کردم و جلوشون یه دیوار یخی ساختم تا آب بهشون نرسه....بعد از اون قدرتم رو به سمت مکان های عمومی پرت کردم و یه کاور از یخ دورشون درست کردم چون داخل اونجا کلی آدم بود.همه جا رو که کاور کردم دیدم یه پسر نوجوان اومد روی آب ها و بلند خندید و داد زد دیگر من و آب هایم بر دنیا حکومت خواهیم کرد.یوهاهاهاهاهاهاها😈که لیدی باگ وکت نوار اومدن روی همون پشت بومی که من روش واستاده بودم. داشتن به هم سلام میکردن که شرور فرار کرد. من سریع برگشتم طرفشون و گفتم:زود باشید فرار کرد.الان کل پاریس رو آب برمیداره.که برگشتند سمتم و گفتند پس تمومش کن. و گارد جنگ گرفتند من گفتم:هو هو هو......

دوستون دارم قدر یه دنیااااااااااااااااااا💜💛❤💚💙لایک و کاننت فراموش نشه😘 بای👋