داستان تو در اکادمی قهرمانانه من (پارت۷)

بریم برای پارت ۷

قهرمان کش می‌خواست آیدا رو بکشه که یهو تودوروکی اومد تودوروکی گفت : همچین موقع هایی باید بهم جزئیات بیشتری بدی یکم وقت برد تا منظورت رو به فهمم به هر حال میدونم تو همچین آدمی نیستی که همچین پیامی بی‌دلیل برام بفرستی قهرمان کش به تودوروکی حمله کرد تا خون اون هم بخوره و بیحرکتش کنه به دیدم تودوروکی داره از نیمه چپش هم استفاده میکنه

از زبان تودوروکی: از نمیه چپم هم دارم استفاده میکنم کارورزی مو بیفتم پیش انداور پدر خودم به هر حال هنوز ازش متنفرم ا/ت ➡️(اسم خودت ولی میخوام از این به بعد اسم رو با 🌌مشخص کنم ) خیلی سریع هم یخ و هم آتیش رد جاخالی میده از زبان 🌌: دست چپ تودوروکی زخمی شده خون میاد قهرمان کش می‌خواست اون قهرمانی که گیرش انداخته بود رو بکشه که یهو دیدم دیگه میتونم بدنم رو تکون بدم و سریع رفتم قهرمان کش با مشت کوبنده پرتش کردم اونور تودوروکی گفت: حالا اول 🌌 بیا اول آیدا رو با اون قهرمان رو ببرین تو خیابون بعد بیام تا اومدن حرفه‌ای ها معتلش کنیم 🌌: باشه ما ایدارو با اون قهرمان بردیم تو خیابون وخودمون هم رفتیم تو کوچه

داشتیم با قهرمان کش مبارزه میکردیم که پای چپ من رو با شمشیرش برید و بی حرکتم کرد چون آیدا و اون قهرمان تو خیابون بودن کسی نبود دیگه بجز ما دوتا تودوروکی میتونست راحت از کوسش استفاده کنه ناگهان قهرمان کش من رو پرت کرد هوا چون هنوز اثر کوسه اش از بین نرفته بودمن بی‌حرکت بودن از خودم عصبانی بودم چون نمیتونم حرکت کنم که دیدم تودوروکی پرید و من رو ب.غ.ل.کرد و سرخ شدم گذاشت من رو پایین اثر کوسه قهرمان کش از بین رفت و من و تودوروکی قهرمان کش رو شکست دادیم تودوروکی گفت : دستت رو بنداز دور گردنم چون پات بد جور زخمی شده 🌌: نهنهههه نه نیازی نیست میتونم بیام از زبان نویسنده : پاشدی که راه بر از درد پات میخواستی بخوری زمین که تودوروکی گرفتت خجالت کشیدی هم تو دلت عصبانی بودی تودوروکی گفت

دیدی گفتم نمیتونی راه بری بعد دستت رو انداخت پشت گردنش و رفتین اون جادیگه دستت رو از گزینش برداشتین حرفه ای ها هم آمدن ولی باورشون نمیشد که شما قهرمان کش رو گرفتین گرانتورینو و سخت بنیاد هم اومد همین جوری که داشتین حرف میزدین یک نومویک میتونست پرواز کنه اومد و تورو گرفت و برد هوا هیچ کس نمیدونست کاری کنه اون نمو زخمی شده بود اومده بود اونجا ناگهان قهرمان کش خون نومو رو خورد و بیحرکتش کردم و 🌌 رو نجات داد و نمو رو کشت قهرمان کش تنها کسی بود که ایستاده بود تا با حریفش رو در رو بشه از زبان 🌌: بعدن شنیدم یک استخون شکسته معده قهرمان کش سوراخ کرده و بیهوش شده همون چند لحظه قهرمان کش کلماتی گفت که موی تن آدم سیخ میشه

من تودوروکی آیدا رو بردن به یک بیمارستان نزدین اونجا قهرمان کش هم تحویل پلیس دادن

خب بای تا پارت بعد