
قبل از اینکه داستانو بخونی بزن روی اون قلب کوچولو پایین صفحه ......💜💜 آفرین ..... حالا بریم برای پارت هفدهم 👇👇👇
گابریل : چرا این کارو کردی ؟؟؟؟....😠😠😠 ناتالی : کاری که تو کردی باعث مرگ یه نفر شد...یه انسان ...😡 فیلیکس: سعی میکنم با تکون دادن دستام کارمو برای گابریل و ناتالی توجیه کنم اما انگار اونا نمیخوان بیخیال بشن .... حالا مگه چیشده؟؟!!... من که اونو نکشتم ....من فقط برق اون منطقه رو قطع کردم و تلکابین هم وایساد...اون زن خودش از تلکابین پرت شد پایین ..... گابریل : قطع کردن برق باعث شد تمام وسایل ارتباطی اونجا از کار بیافته و کسی نتونه نجاتش بده .....تو از عمد این کارو کردی؟؟؟...😒 فیلیکس : آره خب....یه شیرین کاری بود برای اینکه لیدی باگ و کت نوار رو پیش مردم، آدم های غیر قابل اعتمادی نشون بدم .... فلش بک ⬅ جانا: خوبه که بالاخره جلسه تموم شد ....باید زود تر برگردم خونه ..آخه به لایلا قول داده بودم که ناهارو باهم بخوریم ...اگه با تلکابین برم زود تر میرسم ....
پس به سمت مسئول تلکابین راه افتادم .....ببخشید آقا... مسئول تلکابین: بفرمائید...کاری داشتید؟؟.. جانا : بله میخواستم سوار تلکابین بشم ... مسئول تلکابین: اوه..خب شما آدم خوش شانسی هستید ...چون فقط یه جای خالی باقی مونده .....بهتره عجله کنید چون تلکابین الان راه میافته.... جانا : بسیار خب...ممنونم ... و رفتم داخل اتاقک تلکابین...افراد زیادی جا نمی گرفت فقط ۷ نفر ... مسئول تلکابین که صداش از طریق بلند گو های وصل شده تو اتاقک به ما می رسید گفت : آماده باشید ...تلکابین داره حرکت میکنه ......... خوبه پس به موقع میرسم ...
مسئول تلکابین : چی؟؟!!!..چه اتفاقی افتاد ...😰 چرا برق قطع شده .....اوه خدای من... اون اتاقک الان وسط زمین و هواست.... فورا تلفن رو برداشتم تا با آتش نشانی تماس بگیرم اما انگار همه چی قطع بود .....لعنتی...حالا چی میشه......فهمیدم باید به مردم بگم یکی یکی از طریق سیم ها خودشون رو برسونن اینطرف .....یا همونجا بمونن.... جانا : چی شد؟؟ چرا وایساد .... صدای همون مرد بازم از توی بلند گو پخش شد ....اما اینبار صدا داخل اتاقک نبود از بیرون بود و انگار اون مرد بیچاره داشت خودشو میکشت که صداش به ما برسه برای همین سریع به پنجره ها نزدیک تر شدم تا صدا شو بهتر بشنوم..... مسئول تلکابین: خواهش میکنم همگی از طریق سیم ها خودتون رو به این سمت برسونید ....انگار مسئله ای پیش اومده و همه انرژی های اینجا از کار افتاده .....تاکید میکنم لطفا بیاید این سمت و به اون سمت نرید چون دور تره و امکان افتادنتون بالاست... عجله کنید ......اگه نمیتونید بیاید این سمت همونجا بمونید تا بتونم یه راهی پیدا کنم و نیروی کمکی بیارم ................ وایلد تایگر : هه...نیروی کمکی بیاری....من تونستم انرژی های کل اینجا رو از طریق نابود کردن منبعشون قطع کنم تا لیدی باگ و کت نوار متوجه نشن که بیان اینجا ....
....نمیذارم یه مسئول تلکابین باعث به هم خوردن نقشه هام بشه .....قطع کردن چند تا سیم برام کار آسونیه ..... مسئول تلکابین: حرکت چیزی از گوشه چشم توجهمو جلب کرد ....اون چیه ؟؟؟.... وایلد تایگر 😓😓😓.... راجبش تواخبار شنیده بودم ....اون داره چکار میکنه ؟؟!!... داره ...داره سیم هارو قطع میکنه!!!با ناخن هاش!!!....با وحشت خطاب به مردمی که داشتن خودشونو به این سمت میرسوندن یا هنوز تو اتاقک تلکابین بودن گفتم : عجله کنید .....هیچ کس داخل نمونه ....همه سریعا بیان اینجا ...سیم ها دارن قطع میشن ......و همین حرف باعث شد مردم سعی کنن سریع تر حرکت کنن و به این سمت بیان..... ...........................جانا : من نمیتونم برم اونور ...باید برم پیش لایلا .... تا به خودم بیام اتاقک خالی شده بود و فقط من مونده بودم .....سیم ها داشتن قطع میشدن و همین باعث لرزش اتاقک میشد .....مسئول تلکابین مدارم میگفت که عجله کنم .....از اتاقک خارج شدم و سیمارو محکم با دستام گرفتم .....
اما برخلاف اخطار های مسئول تلکابین به سمت اونور دره ای که شهر پاریس رو به این روستای کوچیک که قرار بود توش برای حل مشکلات اهالی این منطقه که یکی از مشکلات اصلیشون ضعیف بودن برق و وای فای بود وصل میکرد حرکت کردم ..... مسئول تلکابین : اون خانم داره کجا میره.؟؟؟مگه نگفتم نرید اون سمت..... به سمت جایی که چند دقیقه پیش وایلد تایگر رو دیدم نگاه کردم .....اما اون دیگه اونجا نبود .....و سیم ها قطع شده بودن ..... جانا : چرا تلکابین داره سقوط میکنه ؟؟!!! ..... اونه نه....فقط سه متر مونده عجله کن جانا ....عجله کن ...اما حتی نتونستم یک متر حرکت کنم ...... نننننهه......درحالی که قطره های اشک ازچشم هام سرازیر میشد داد زدم لایلا عزیزم منو ببخش ...... 🔸پایان فاش بک 🔸( اشکام برا جانا سرازیر شده 😢😢) گابریل : پس چون اونجا مشکلات برق و وای فای داشت تصمیم گرفتی اونجا نقشتو عملی کنی.!!!....
فیلیکس: آره....این یه موفقیت بزرگ برای بد نام کردن کت نوار و لیدی باگه... ناتالی : البته اگر اون قسمت که مسئول تلکابین تورو دیده رو حساب نکنی ....این خودش باعث میشه مردم بیشتر به سمت ابر قهرمان ها کشیده بشن ..... گابریل: این کارو لایلا انجام میده ...😈....( منظورش اینه که لایلا کاری میکنه که مردم دیدشون نسبت به لیدی باگ و کت نوار تغییر کنه ) من احساسات قوی رو به خاطر مرگ مادرش از سمتش حس میکنم..... لایک کن ، کامنت بده ، فالو کن 🖑🖑🖑🖑
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
یا خدا پارت بعد رو سریع بدہ
چشم 😄
امشب میزارمش