ببخشید اگه فاصله بین پارت ها زیاده برسیشون طول میکشه
آدرین: داشتم برای عکاس ها کنار مدل های دیگه ژست میگرفتم که دستی روی شونم قرار گرفت ...اولش فکر کردم یکی از مدل هاست که شاید به مشکلی برخورده باشه اما وقتی برگشتم با چیزی مواجه شدم که باورش برام خیلی سخت بود ...اون یه صاحب معجزه گر بود؟؟!!!...یا یه ابر شرور؟؟!!!
آدرین: تو کی هستی؟؟؟
فیلیکس با یه نیشخند: بعدا میفهمی... اما الان بهت نیاز دارم...
آدرین: تا به خودم بیام اون پسر دستمو پیچوند و پشت کمرم نگه داشت تا نتونم فرار کنم و یکی از دستاش که یه دستبند با چهار تا انگشتر داشت...و البته ناخن های تیز و بلندی هم داشت و درست کنار شاه رگم قرار داد....
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
16 لایک
خدایا خیلی خوبه
مرسی که داستانمو میخونی 🙏❤❤❤❤
خواهش میکنم
صفحهی تستچی مرسی که منو به همچین کاربر خوبی رسوندی با اون داستان های عالیش
💞😍😘💞🌺🌻🌹🌷😍😘✌💘❤💯💕