سلام دوستان اسم این پارت واقعا ؟ است چون تو این داستان..... چرا بگم؟خودتون متوجه میشید و در ضمن من بعد از اینکه این داستان رو تموم کنم می خوام یه داستان جذاب از آبشار جاذبه درست کنم ولی ولی میخوام چند شخصیت از چند کارتون دیگه که دوسشون دارم رو هم تو اون داستان بیارم.
از زبان میبل:واااای!امروز summer hut day هست🏜وندی:دارم می پزم.سوز:کباب ترکی شدم.استن:بدن من سختشه همچین گرمایی رو تحمل کنم چه برسه به بدن نازک نارنجی فورد.فورد:تازه فقط ۲۴ ساعت برای پیدا کردن ۵ احساس دیگه....میبل:عمو فورد مرد.دیپر:جان؟
از زبون کیان(نویسنده):بچه ها چرا کتلت شدین؟دیر:حساب نیست تو بعد تو الان تقریبا زمستونه!کیان:خب قضیه چیه؟چرا نمیرین استخر؟چرا اینجا از روز🏜summer hut day🏜 چند برابر گرم....میبل:کیانم مرد.دیپر:جان؟کیان:اه نه من خوبم!قضیه رو بگو.دیپر:خب....کیان:دیپرم مرد که.میبل:قضیه این بود که...
ولم کن از میبل بپرس.میبل:اون وقت که سوز با شمشیر لایت اکسش به کیپر شلیک کرد تقریبا انرژی خورشیدی روز 🏜summer hot day🏜 رو ۳ برابر کرد و...میبل هم مرد.سوز:مک گاگت یه استخر پیشرفته اختراع کرده بود که فوق العاده بود حتی فکر کردن بهشم....سوزم مرد.
ملودی:ولی به خاطر هیولای آبی جدیدی که شایعه شده.کیان:من برم حساب فیدل فورد رو برسم.ملودی:نه.....مرد اونم.استن:نه بابا هیولاهه پسر فیدل فورد رو گرفت زندانی کرد و قبل از مردنم به زنم بگید پول من رو پس بده....خب استنم مرد.فورد:قضیه این بود دیگه!حالا دیگه میدونی چی شده.کیان:من شما رو بدبخت کردم همه چی رو میدونستم من نویسندم.ایسگاتون کردم.فورد یه تفنگ RPG برداشت.کیان:من رفتم اوشگولا!
فورد مرد.دیپر برداشت روح همه رو بهشون برگردوند.:هی بریم اون رو بگیریم.فورد:فکر کنم فهمیدم دیپر بعدی کجاست.وندی:کجا؟فورد:مطمئنا توی مرموز ترین جای آبشار جاذبه ست یعنی قصر قدیمی و تسخیر شده ی نورثورث ها.الان فیدل فورد اونجا زندگی می کنه البته اون اجازه داد نورثورث ها هم اونجا بمانند
میبل:هی ما که کل هفته رو اینجوری دووم نمیاریم میاریم؟همه:نه.فورد:ولی گمونم فهمیدم دیپر بعدی یعنی دیپر مرموز کجا رفته.احساس مرموز در یه مکان مرموز.دیپر:عمو فورد جواب نمیده فقط ۲۴ ساعت وقت داریم ولی ۴ دیپر هنوز موندن.باید دنبال یه نقشه ی دیگه باشیم.فورد:به احتمال زیاد دیپر خنگ و دیپر تنبل رو زود پیدا کنیم.میبل:دیپر خنگ هم مگه داریم؟فورد:آره یادم میاد بود ولی دیپر باهوش هم داریم.استن:بالاخره نمیخوای بگی دیپر بعدی که باید بپوکونیمش کجاست؟فورد:چرا اون باید باشه توی...و عمو فورد دوباره مرد.دیپر:داری شوخی می کنی؟
باید توی قلعه ی قدیمی نورثورث باشه.میبل:وای!دیپر:بریم حالا که دیگه اون دختره ی سوسول نیست کارمون راحت تر میشه.استن:پیاده شو با هم بریم اونا هنوز هستن.دیپر:جان؟سوز:مک گاگت اجازه داد ولی دیگه اونقدر بدجنس نیستن پول همه ی اون مهمونی های استقبالتون رو اونا داده بودن.دیپر:واقعا؟فورد:چیه پس فکر کرده بودی استن داده؟همه:🤣🤣استن:😐😑
فورد:بریم دنبالشون.فورد:اینجا قلعه ی بزرگیه انتظار نداشته باشین زود پیداش کنین.وندی:بیاین پخش شیم.دیپر:خب فورد و کندی.وندی و سوز.استن و گراندا.ملودی و مک گاگت. میبل:شل صولتی چی؟دیپر:آه بزار ببینم قرعش به کی میخوره.آهان با تافی.و منم که حتما با میبل میفتم.صبر کن چی؟پاسیفیکا؟پاسیفیکا:سلام دیپر!دیپر:آ....میبل:دیپر پس من چی؟دیپر:ام تو نقش دیدبانی رو داری که خیلی مهمه.میبل:چی اما منم میخوام....دیپر:خب گروه فوردی برن تو سالن افتخارات آبکی...پاسیفیکا:اهم!دیپر:خب برن سالن افتخارات نورثورث رو بگردن.گروه سوندی اتاق خواب مادر و پدر پاسیفیکا.گروه گرستن سالن میهمانان.گروه مگ لودی برن اتاق پاسیفیکا و اتاق های نزدیک اون رو بگردن.گروه تالداز برن تو حیاط رو بگردن و گروه دیپیفیکا هم برن سالن تسخیر شده و ممنوع شده که پر از اتاق هست رو بگردن و گروه میبل هم دیدبانی.
دیپر:خب بیاین شروع کنیم برعکس روزای summer hut day شباش خنکه پس کسی دوباره نمیمیره. بستنی های چوب و دارچین هم محض محکم کاری در کوله پشتیتون هست.خب سوالی هست؟نبود خب بریم.از زبون میبل:رفتن و من تنها شدم بذار با سنگ ها بازی کنم.وای چه سنگ خوشگلی.وای یه چیزی پشت بوته هاست.فکر کنم دیپر مرموزه هه هست.وای نه؟نه؟
خب این پارت تموم شد.چند تست جالب:۷ منتخب سوروفیا_ نگهبان آبی _آبشار جاذبه_kat noir and me(گر چه درستش cat noir and meهست)_دختر جادویی__بازگشت به آبشار جاذبه_اپراطور ۷ بعد_جاذبه ی صفر درجه_اتحاد جدید_چقدر شبیه دیپر پاینز هستی؟(در قسمت طرفداری)_چقدر علی کریمی رو می شناسی؟(طرفداری)_چقدر شبیه میبل پاینز هستی؟_روح کهکشان
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی مثل همیشه 😍😍👌
متشکرم
به خاطر گرما و نه اونم نیست
خوب
متشکرم
میدونی تیپر کیه ( ترکیب تد و دیپر )
عالی بود فقط زیادی مُردن
نمیدونم پشت اون بوت کی بود
جالب بود بعد زنده شدن دیگه اون برای خنده بود مثلا از گرما می مردن.
چرا همشون مردن
شاید میبل دوباره زیادی شکر خام خورده یا همون دیپر مرموز