سلام امیدوارم سلامت باشید بریم برای شروع داستان
البته خودم هیچ مشکلی با این موضوع نداشتم بعد یه نگاه به دلسا کردم خواب بود بعد خیلی آروم از اتاق بیرون اومدم و به اتاق مرینت رفتم و در زدم
مرینت🗣:داشتم آهنگ گوش می دادم که صدای در را شنیدم در را باز کردم پدر بود اومد تو اتاق و روی یکی از مبل های یک نفره صورتی کمرنگ با گل های کالباسی و قرمز
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
عالی بود 🍡☄️