
خب خب اول لایک کنید و بخونید ♡←♥

اول بالا رو بخونید راوی:بعد لباس کت نوار و لیدی باگ (اسلایدبالاشد)لیدیباگ و کتنوارباهم:واووووو چقدر باحاله صدا:خب حاله بهتره با من اشنا بشید من مامان بزرگتونم ههههه(خنده شوخی) شوخی کردم من ملیتاوشوهرم تاکی هستیم ما پادشاه و ملکه قبلی میراکلس بودیم لیدی باگ:پس الان کی پادشاه و ملکه میراکلس هست؟ ملیتا:شما ملکه و پادشاه جدید هستید لیدی وکتنوار:چیییییییییییییی!!! ملیتا:وای چقدر حرف میزنید سریع برید و دنیا رو نجات بدید وگرنه دنیا نابود میشه و شما هم میمیرید
لیدی باگ:اخه لیتا:اخه نداره خداحافظ راوی:یه دریچه باز شد و لیدی باگ و کت نوار افتادن توش خب حالا یه سری بزنیم به شهر رویاییمون فرانسه:خب همه به جز لوکا،الیا،نینو،کاگامی تسلیم شدن و مایرونا هنوز دنبال اون 2نفری که گفته بودم میگرده اما شاید شما تا الان متوجه شده باشید گه اون دو نفر کی هستن.اما یکیش درست حدس زدید اما یکی دیگرو اشتباه حدس زدید خب حالا از داستان دور نشیم میریم پیش لیدی باگ و کت نوار.
توی گودال راه به بدن خودشون کت نوار:مرینت یه سوالی دارم لیدی باگ:چی ادرین؟ کت نوار:چرا منو ترک کردی رفتی پیش یکی دیگه (حالت گریه) لیدی باگ:ادرین باور کن من تورو بیشتر از هر کسی دوست دارم اما نمیدونم چه اتفاقی افتاده که من مثل مرینت قبلی یه دختر فداکار مهربون و عاشق کسی بود که با هیچ کس عوضش نمیکرد اینطوری شدم لیتا:بخاطر طلسمی هست که روی توخونده شده کتنوا و لیدیباگ:لیتا تو از کجا میدونی؟! لیتا:یادتون رفت من کی هستم من قابلیت اینو دارم که اینده رو ببینم.اما مرینت حالا که تو ملکه میراکلس شدی دیگه طلسم شکسته شده چون طلسمت ضعیف بود کت نوار:یعنی این که این همه اتفاق که افتاد مرینت توی حال خودش نبوده لیتا:اره و حالا وقتشه که جادوی واقعی رو به همه نشون بدید جادوی واقعی عشقه...
ادرین و مرینت رفتن توی بدن خود شون و از زبان راوی :یهو جسم لیدی باگ و کت نوار روی هوا شناور شد و رنگ و حالت لباسشون عوض شد ومرینت وادرین بهوش امدن مایرونا :یعنی چی این غیر ممکنه اونا که مرده بودن
لیدی باگ و کت نوار:قدرت واقعی قدرت عشقه لیدی باگ:اهای قهرمان ها بازهم در کنار ما شروع به جنگ میکنید؟ راوی:و همه قهرمان ها از هر جایی که بودن امدن و کنار لیدی باگ و کت نوار شروع به جنگیدن کردن (نکته لیدی باگ و کت نوار به همراه تغییر لباس قدرت هاشون هم بسیار بیشتر شده)
راوی:لیدی و کتنوار با قدرت جدیدشون با یک حرکت مایرونا رو فلج کردن و معجزه گر طاووس رو برداشتن ....انچه خواهید دید:یعنی چی....برای چی اینکار رو کردی... خودت خوب میفهمی.. هنوز ادامه داره بزنید صفحهی بعد←
درقسمت بعد حیایق بسیاری اشکار میشه پس اگه ادامهی داستان رو میخواهید لایک یادتون نره و برای اینکه دیروز داستان ننوشتم امروز دوتا داستانم رو نوشتم بازم میگم لایک یادتون نره
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
اولین بازدید اولین لایک اولن نظر بسیار بسیار ععععععععععععععااااااااااااااااااااااااالللللللللللللللییییییییییییییییییییییییییییی
ممنونم بعدی تو راه هست