8 اسلاید صحیح/غلط توسط: Farnoosha انتشار: 3 سال پیش 2,310 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
خب سلام به همگی👋این داستان به اسم "عشق حرف حالیش نمیشه" هست که بنده نویسندش هستم. اواین تجربم برای داستان نویسی هست. امیدوارم که بتونم یک داستان خوب بنویسم و شما ها هم خوشتون بیاد❤ لطفا بخونید و اگر خوشتون اومد دنبال کنید. با تشکر از همگی🙏🏻
لطفا اون بالا رو بخونید عزیزان❤
خب من اول یک توضیح کوچیکی راجع به این داستان بدم. همونجور که متوجه شدید این یک داستان میراکلسی هستش. توجه کنید توی این داستان همه ی احساساتی که کاراکتر ها دارن مثل خود فیلمه یعنی اینکه کت نوار عاشق لیدی باگه و مرینت عاشق آدرین مثل خود فیلم👉🏼خب لطف کنید برید بخونید امیدوارم خوشتون بیاد❤
کت نوار و لیدی باگ(با هم میگن) : بزن قدش. کت نوار: آه بانوی من ما بهترین زوجی هستیم که من تا حالا دیدم 😍 دقت کن ما هروز با کمک و همراهی همدیگه کل شهر رو نجات میدیم که تقریبا هیچ ز.و.ج.ی از پس اینکار بر نمیاد🤪😏 لیدی باگ: هزار بار بهت گفتم پیشی جون ما ز.و.ج نیستیمممم. ما یه تیم هستیم چیکار کنم با تو که اینو بفهمی هان؟(لیدی باگ اینو با لحن خیلی تند گفت) کت نوار: اما بانوی من این خیلی برای من دردناکه که تو انقدر از من بدت میاد😞(همینجوری که اینو میگفت سرشو اینداخت پاییونو نشست روی زمین) لیدی باگ: دیدم نشست روی زمین دلم خیلی واسش سوخت رفتم پیشش نشستم و موهاش که اومده بود توی صورتش رو کنار زدم و دیدم داره بی صدا اشک میریزه! بیشتر دلم واسش سوخت و با انگشتم اشکاشو پاک کردم و بهش گفتم منو نگاه کن و اون خیلی اروم سرش رو اورد بالا و نگام کرد. بهش گفتم البته که ازت بدم نمیاد پیشی جونم خیلی هم دو.س.ت.ت دارم اما به عنوان یک دوست. خودت میدونی که من ع.ا.ش.ق یکی دیگه هستمو خب نمیشه کاریش هم کرد ع.ش.ق.ه دیگه ولی بدون تو هم برای من خیلی مهمی و دوست ندارم ناراحتیت رو ببینم.🙁
کت نوار: حرفاش تاثیری واسم نداشت ولی دوست نداشتم اذیتش کنم و برای همین یه لبخند مصنوعی زدم و دستش که روی شونم بود رو گرفتم و گفتم باشه ممنون بانوی من ولی فقط بدون تا اخر عمرم عاشقت میمونم🤚😞 لیدی باگ: پیشی جونم من دارم به حالت اولم بر میگردم و باید برم بهم قول بده دیگه ناراحت نباشی. باشه؟ کت نوار : داشتم توی چشمای زیباش محو میشدم که یهو گفت که باید بره و گفت که دیگه ناراحت نباشم. منم برای اینکه ذهنش درگیر نشه گفتم باشه بانو جون خیالت راحت(بیچاره کت اینقدر میریزه تو خودش بچم😞😥) لیدی باگ: از هم خداحافظی کردیم و من اومدم خونه که دیدم الیا تو اتاقمه یکم ترسیدم و سریع گفتم تی اسپاتس اف(قابل توجهتون بچه ها! الیا توی داستان من نمیدونه که مری لیدی باگه)
آلیا: امروز یه نقشه خیلی خوب به ذهنم رسیده که مطمئنم مرینت میتونه باهاش به ادرین احساساتش رو بگه 🤗 برای همین رفتم خونشون و دیدم نیست و منتظرش توی اتاقش نشستم( ببخشید من هی پارازیت میندازم هی یادم میاد. بچه ها الان هنوز گاردین میراکلس باکس استاد فو هستش) مرینت: تیکی اسپاتس اف(تو بالکنش خیلی اروم میگه) برای اینکه الیا شک نکنه رفتم پایین و از در شیرینی فروشی رفتم که مثلا بیرون بودم😁 و رفتم تو به مامان بابام سلام کردم تام و سابین(با هم):سلام عزیزم الیا تو اتاقته و اینگار کارت داره. مرینت: باشه ممون بابا ممنون مامان😘رفتم تو اتاقم و الیا رو دیدم و بهش سلام کردم. الیا:سلام مرینت چطوری دختر؟ مرینت:ممنون تو چطوری؟ چیشده اومدی اینجا کارم داشتی؟ الیا: معلومه دخی جون که کارت داشتم اونم یا کار حساااابی😁😏 مرینت:واقعااا؟ چی شدهههه؟ الیا: یه نقشه خوب واست سراغ دارم که بتونی احساساتت رو به ادرین بگی . مرینت: وای الیا این عالیهههه (یکم مکث کرد و بعدش گفت) البته اگه بازم گند نزنم🙄😞
الیا: قوی باش دُخی تو میتونی. مرینت:شک دارم بیشتر از هفتاد بار سعی کردم بهش بگم و موفق نشدم الیا: نگران نباش ایندفعه رو مطمئنم میتونی🤗(دوتاشون بهم لبخند زدن) مرینت: حالا بگو خانم کاراگاه نقشت چیه هان؟😁🙄 الیا: ببین نقشه اینه.........(بعدا متوجه میشید نقشه چیه🙈😉) مرینت بعد از تموم شدن حرف الیا: الیا ریسکش خیلی بالاااااست من نقشه های اسونت رو گند میزنم چه برسه به ااااییییننن😨 الیا:ریسکش بالاست اما جواب میده مهم اینه مری جوووونم😁
خب این پارت تموم شد ولی فک کنم از پارت بعد به بعد جای حساس کات بشه😁لطفا با کامنت هاتون ایراد ها و نظراتتون رو راجع به داستان بنویسید و اگر خوشتون اومد با لایک هاتون خوشحالمون کنید❤❤❤❤🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
ناظر محترم تستچی لطفا منتشر کنید با تشکر🙏🏻❤
8 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
98 لایک
یعنی اسلاید اولو که خوندم یه چیزا یی به لیدی باگ گفتم نمیتونم اینجا بگم آخه تو چرا با پیشی من این کارو میکنی خب یه بار بگو ما زوجیم خودشو بریزه بیرون
منم😭😭
همون صفحه اول اشکم در اومد 😢😢😢 پیشی بیچاره ام
هقق
عالی بود افرین💕😻
عالیییی 💖🦋
خیلی خیلی عالی بودی بهترین داستانی بود که خوندم واقعا عالی بود پارت بعدی رو بذار خیلی خوشم اومد واقعا خیلی قشنگه❤
ممنون گلم❤
عالی عالی عالی خیلی خوشم اومد
عالی
ممنونمممم عزیزم❤
عالی بود کیوتم 🌌💙
ممنونم عزیزم❤