عشق تکرار نشدنی ( پارت 3)

مین هو : رفتم تو اتاقم یا خدا چقد خسته شدم رفتم خودمو امده کنم یه دونه ماکسی که شکل اینه ای داشت پوشیدم یه ارایش نسبتاً سنگین کردم یه ست نقره ای گردم بند گوش واره کردم و موهام رو دم اسبی بستم و دو تیکه از موهام رو اوردم بیرون و کفش و کیف اینه ایم رو کردم و ادکلن زدم اومدم بیرون......... میرا : رفتم ت اتاق خودمو اماده کردم یه یه ماکسی دنباله دار که تا بالای رونام چاک داشت پوشیدم رنگش صورتی بود یقه نداشت از پشت باز پوشیدم بعد کیف و کفش صورتیم رو پوشیدم موهام رو خوب کردم یه رژ صورتی زدم ادکلن زدم اومدم بیرون........... از زبون جما : یخ ماکسی به حالت ماهی جذب پوسیدم یقه چبن دار پایینش جذب نبود چین داشت با رنگ زرد بعد موهام رو خوب کردم ارایش کردم یه رژ زرد زدم اومدم بیرون

ار زبون خودم : هممون باهم از اتاقمون اومدیم بیرون رو به روی هم یه سونی زدیمممم به به عجب جیگرایی شدیم امشب شب ماست رفتیم پایین و سوار ماشین شدیم وقتی رسیدم جولوی یه سالن بزرگ وایساد رفتیم تو داشتیم از پله ها پایین میومدیم که ...... از زبون جیمین : یه مراسم خیلی مزخرف بود خیلی جو سنگین بود یهو صدای تق تق کفش ها اومد به پسرا اشاره کردم هممون به پله ها نگا کردیم که هفت تا کفش پاشنه بلند رنگی رنگی اومدن پایین که داشت کم کم معلوم میشدن یا خدا لباساشون خیلی هات و خفن جذاب بود وقتی اومدن پایین دیدم گروه BXO یکیشون خیلی جذبم کرد خیلی هات و کیوت بودن دهن هر هفتامون باز مونده بود که ار ام به خودش اومد گفت : هوییییی بچه ها چشماتون رو درویش کنید بخدا عیبه عیب هممون نگاه هامون رو ازشون گرفتیم خلاثه مراسم شروع شد و مجری شروع کرد به حرف زدن

مجری : سلام بر تمام ایدول های کی پاپ امروز بخواطر یه چیزی هممون جم شدیم چون تمون ایدول ها به خصوص گروه بی اکس او و بی تی اس خیلی سرشون شلوغ بود یه چیزی هدیه بدیم خب برای تمام ایدول ها یه مسافرت گذاشتیم کنار ولی چون بلیت کم بود باید دو گروه دو گروه برینمن قرعه کشی میکنم که چه گروه هایی باهم برن ..... از زبون کانیا : تمام مدت سنگینی نگاه کسی رو رو خودم حس کردم ولی نگاه نکردم که معذب نشه بعد حرف های مجری زهن هممون : خدایا با یه گروه دختر بیوفتیم که مجری شروع کرد به خوندن اسم گروه ها

گروه ایتزی با بلک پینک و........ اخر سر به اسم گروه ما رسید داشت قلبم از دهنم در میومد که گفت گروه بی اکس او با گروه بی تی اس یعنی خاک بد بخت شدیم حالا چطور کنار بیایم با اونا هم زمان به هم نگا کردیم هر دو گروه تعجب کرده بود حالا چیکار کنیم مجبوریم که همون لحظه مجری گفت این مسافرت سه ماه پس الان از مهمونی لذت ببرید و فردا سعات شیش صب ماشین منتظرتونه برین مسافرت هر دو گروه از هم مراقبت کنن ولی رابططون نزدیک تر از دوست نشه این یه هشدار بود یادتون باشه این قوانین هر گروه

خب این پارت به پایان رسید اگه دوس دارید بدونین چه اتفاقی میوفته لایک کنید و کامنت بزارید ممنون از حمایت شما و اجی هام

بای بای بوص به کلتون 😘