عشق دیوانه کننده

های گایز🙂 این داستان درباره جونگ کوک و ا/ت هست💓 امیدوارم خوشتون بیاد💖 برای پارت بعدی 15 تا لایک😆

اول بالا رو بخوان😐💕

خوب اسم تو ا/ت هست رنگ پوستت سفیده رنگ لبات سرخ رنگ چشمات سبز رنگ موهات عسلی😐😅تو ایران زندگی میکردی چون خیلی به کره علاقه داشتی اومدی اونجا برای کار☺از بی تی اس خیلی خوشت میومد و بایست جونگ کوک بود🙂توی ارایشگری مهارت داشتی برای همین رفتی بیگ هیت و استخدام شدی و بهت گفتند از فردا بیای سرکار💖از زبان ا/ت:خیلی خوشحال شدم و رفتم خونه تا بخوابم صبح روز بعد زود تر از ساعتی که قرار بود برم بلند شدم و یه دوش گرفتم

یا ارایش ملایم هم کردم و یه لباس شیک پوشیدم(لباس ا/ت👆)و رفتی بیگ هیت امروز بی تی اس کنسرت داشت و تو ام دل تو دلت نبود تا ببینیشون و خدا خدا می کردی که کوکی و ارایش کنی که همین اتفاق افتاد خیلی خوشحال بودی اما از طرفی میترسیدی خوب ارایشش نکنی😣از زبان جونگ کوک:وقتی کسی که قرار بود ارایشم کنه رو دیدم دهنم باز موند خیلی دختر خوشگلی بود فکر کنم عاشقش شدم ولی حالا چجوری بهش بگم؟ از زبان ا/ت(از اینجا ا/ت:$جونگ کوک&) داشتم ارایشش میکردم که یه دفعه گفت & اسمت چی؟ $اسمم ا/ت هست🙂&چه اسم قشنگی داری $ممنون😅سه ماه گذشت و الان جونگ کوک و ا/ت خیلی صمیمی هستند بهم از زبان جونگ کوک:امروز ا/ت و دعوت کردم که بیاد خونم نمیدونستم چجوری بهش بگم که دوستش دارم ولی می خواستم امروز بهش بگم

تو همین فکرا بودم که زنگ در به صدا در اومد رفتم در و باز کردم ا/ت بود سلام و احوال پرسی کردیم(علامت ا/ت$علامت جونگ کوک&)$کوکی چیکارم داری؟&اممممم خوب نمیدونم چجوری بگم ولی من.... من.... دوست دارم از زبان ا/ت:خوشکم زده بود ولی خوشحال بودم چون منم دوسش داشتم تو همین فکرا بودم که جونگ کوک صدام زد &ا/ت $بله؟ &نظرت چیه؟ $ اممم خوب منم دوست دارم از اول دوست داشتم ولی میترسیدم بگم میترسیدم تو شاید دوستم نداشتی

یعو دیدم جونگ کوک با خوشحالی پرید تو بقلم&دوست دارم $منم دوست دارم🙂

چنو وقت گذشت بی تی اس کنسرت داشت و منم دست تنها بودم برای ارایش کردن جونگ کوک که بهم گفتند یک نفر دیگه به شما کمک می کنه که جون کوک و ارایش کنی منم خوشحال شدم و گفتم باشه وقتی دختره اومد و دیدمش خیلی جا خوردم خیلی خوشگل بود ترسیدم که یه وقت جونگ کوک عاشقش بشه😣دختره اومد و خودش و معرفی کرد اسمش جینا بود(عکس جینا👆)چند ماه گذشت جونگ کوک خیلی باهام سرد شده بود هر وقت می گفتم بیا بریم بیرون میگفت من وقت ندارم😔یه روز تصمیم گرقتم تعقیبش کنم ببینم چیکار میکنه

خوب کیوتا بگید ادامه بدم یا نه برای پارت بعدی 15 تا لایک