6 اسلاید صحیح/غلط توسط: ❥мøøи❥ انتشار: 3 سال پیش 148 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
اینم از پارت دیگ...کامنت یادتون نره..اگه میخواین پارتها زودتر اپ شن.حتما عضو چنل روبیکام شین..چون هم رمان لطفا عاشقم شو در اون اپ میشه و هم کلی کنسرت و اهنگ و موزیک ویدیو و تصورات باحال و جذاب و کلی کلیپ از بی تی اس میزاریم..پس حمایت کن و لایک یادت نره
هـــــای گایــــز...بریم که داشته باشیم پارت بیست و یکم رمانمونو..تو نظر سنجیام حتما شرکت کنین..نظرتونو نسبت به رمان بگین..و لایک یادتون نره..بنظرتون ادامش بدم رمانویا نه؟
تی/اس:(زود خندمو جمع کردم و خودمو جدی و معمولی نشون دادم.به طرفش رفتم که تا منو دید زود بلند شد و یک قدم به طرفم اومد..)
جین:سلام *سرشو پایین انداخته بود*
تی/اس:سلام.
جین:اممم.میخواستم بگم که منو ببخش..واقعا معذرت میخوام اگه ناراحتت کردم..
تی/اس:اوم..(فکرشو نمیکردم ازم عذر خواهی کنه...منم جوابی نداشتم که بدم فقط شنونده حرفاش بودم و با سر تایید کردم.سرشو بالا اورد و به چشمام نگاه کرد..نگاهش قلبمو لرزوند..دلم میخواست ساعت ها نه بلکه سالها به چشماش نگاه کنم..بعد از اینکه چشمای همدیگرو قورت دادیم با نگاهامون از هم چشم برداشتیم..تازه یادم اومد باید میرفتم برای ثبت نام.ساعت و نگاه کردم..ساعت۵:۳۰ بود.)اممم جین من باید برم..
جین:کجا؟
تی/اس:باید برای ثبت نام کلاس برم ..فعلا کار نداری؟
جین:انقد زود؟
تی/اس:اهوم
جین:من میرسونمت.
تی/اس:اما خودم ...
جین:گفتم که بهت..باشه تو با ماشین خودت برو و منم پشت سرت میام..اگه ادرسو بگی البته بهتره..
تی/اس:(ادرسو بهش دادم و هر دو سوار ماشینامون شدیم و حرکت کردیم..تو راه کلی حرف زدیم و خندیدیم و بعد از چند دقیقه رسیدیم به مقصد..با جین وارد اپارتمان شدم ...حدود چند دقیقه نشستیم و بعد رفتیم برای ثبت نام..پول و مدارک و دادم و کارمون تموم شد..داشتیم با جین از در خارج میشدیم که یک پسری بهم تنه زد..برگشتم که بهش چیزی بگم..ولی با دیدنش تعجب کردم..هم دانشگاهیم..کسی که خیلی دوسم داشت ..اما من نه..چقد عوض شده بود..حسابی جذاب و شیک ..دیگ اون پسر کوچولوی کیوت نبود..)
پسر:ببخشید خانم..واستا تی/اس تویی؟
تی/اس:وای سوجون خودتی؟چقد عوض شدی..
سوجون:خیلی خوشحال شدم دیدمت تی/اس..چه خبر..از این طرفا..
تی/اس:هیچی اومدم برای ثبت نام کلاس..تو اینجا چیکار داشتی؟
سوجون:واقعا؟من داستاد نقاشی و طراحی اینجام..
تی/اس:وای واقعا؟حسابی سرت شلوغه پس..کدوم کلاس؟
سوجون:اره دیگ..بعد از دانشگاه دنبال هنر رفتم و کلی توش مهارت چیدا کردم..الانم یک گالری زدم و اینجام اموزش میدم...کلاس A
تی/اس:اوه پس حتما یادم باشه یه سر به گالریت بزنم.اتفاقا منم تو همون کلاسم...پس شدی استاد من👍😉
سوجون:بیا عزیزم حتما قدمت روی چشم..مهمون من...
جین:(من فقط نظاره گره تی/اس و سوجون که اصلا نمیدونم کیه بودم و از حرفاشون سر در نمیوردم..اما از اینکه با تی/اس صمیمی بود اصلا خوشم نمیومد)
تی/اس:حسابی تغییر کردی..
سوجون:تو هم همینطور اما خیلی نه..هنوز همون دختر کیوت و خنگی که میشناختم😂
تی/اس:بیشور خودت خنگی..
سوجون:راستی معرفی نمیکنی؟؟
تی/اس:اخ ببخشید پاک یادم رفت😐🤦♀ایشون سوکجین...(پرید وسط حرفم و قبل اینکه حرفمو بزنم دستمو تو دستش حلقه کرد و بعد گفت)
جین:دوست پسر خانم پارک.. و شما؟
سوجون:منم کانگ سوجون دوست صمیمی دوران دانشگاه تی/اس جون..خوشبختم
جین:( دست دادیم و دستشو اروم فشوردم)
سوجون:از زیر ماسکم مرد جذابی هستین..
(سوجون شونشو به شونه تی/اس میزنه)
سوجون:سلیقت عالیه😉👍
تی/اس:برو گمشو بی حیا ی پرو...
سوجون:خب دیگ زیاد مزاحم نمیشم..راستی دلم برات بدجور تنگ شدع بود..*چشمکی میزنه*
تی/اس:لطف داری..راستی ادرس گالریت و بده که حتما بیایم..
سوجون:برات میفرستم..همون شماره قبلیت؟
تی/اس:اره
سوجون:پس دوتاتون با هم بیاین..مهمون من..فرستادم
تی/اس:باشه حتما..خیلی ممنون..ما میریم دیگ فعلا خدافظ..
سوجون:بااای..
تی/اس:(با سوجون خدافظی کردیم و به سمت ماشینامون راه افتادم..تو راه بودیم که جین گفت)
جین:کانگ سوجون ..دوست صمیمیییییییی ؟؟تی/اس جوووووون؟؟(اداشو در میارع)🙄🤨🤢مرتیکه مسخره..کی گفته حالا بگه تی /اس جون ..با اون تیپش..اه اه..
تی/اس:چرا ناراحت شدی خب؟؟به اون بدبخت چیکار داری؟
جین:که دلش تنگ شده؟..غلط کرده دلش برات تنگ شدع..
تی/اس:اوه غیرتشو ..خب حالا انقد جوش نیار....
جین:شانس ما استادتم شدع.یعنی این همه بدشانسی محاله....یعنی قراره همیشه ببینیش و پیشت باشه؟
تی/اس:خب مگه تقصیر منه اخه..نمیخوام که بغلش کنم میخواد بهم اموزش بده..
جین:بیا بابا جونگ کوک نقاش حرفه ایه..اون بهت یاد میده..حداقل به کوک اعتماد دارم ولی به این پسره عمرا..
تی/اس:جین اذیت نکن..قول میدم زیاد باهاش صمیمی نباشم...
جین:خب حالا...راستی تو اصلا چرا باید دوست صمیمی دوران دانشگاهت پسر باشه؟
تی/اس:ای بابا مگه جرمه؟خب یه اکیپ بودیم هم دختر و هم پسر..
جین:خب اصلا ولش سوار شو..
تی/اس:(سوار ماشینامون شدیم و به سمت خونه حرکت کردم و جینم پشت سرم میومد..ماشینو پارک کردم که جین از ماشینش پیاده شد و صدام کرد)
جین:تی/اس؟
تی/اس:بله؟
جین:با من قرار میزاری؟
تی/اس:(از حرفش اونم تو این موقعیت جا خوردم..البتع نیازی به فکر نداشت)اممم خب اره..
جین:پس، فردا شب شام مهمون من و اولین قرارمون..لوکیشنم برات میفرستم..
تی/اس:باشه..پس فعلا کاری نداری؟؟
جین:چرا دارم
تی/اس:(به سمتم اومد و بغلم کرد.ـ)
جین:دوست دارم....
با اینکه الان پیشمی و فردام میبینمت اما دلم برات تنگ میشع.
تی/اس:(منم حلقه دستامو محکم تر کردم و گفتم)منم همینطور...
(ازم جدا شد و موهامو از روی صورتم کنار زد)خب پس من میرم کاری نداری ؟
جین:نه عزیزم برو.
تی/اس:تو ام زود برو منتظر من نباش من میرم تو...
جین:باشه فعلا شبت بخیر..
تی/اس:(براش دست تکون دادم و وارد خونه شدم..کسی داخل نبود..به سمت اتاقم رفتم و پرده رو کنار زدم..سوار ماشینش شد و حرکت کرد..لبخند پهنی زدم و رومو برگردوندم..لباسامو عوض کردم و دست و صورتمو شستم..ساعت۸:۱۵بود..به سمت طبقه پایین رفتم که مامانو روی کاناپه دیدم و سلام کردم)
(↑استایل و فیس گانک سوجون↑↑)
6 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
14 لایک
عالی بود لطفا ادامه بده😊❤
عالیییییی پارت بعدی سری بزار😁🙃💜
عالی بود❤❤
مرصی💜