🤍🌟My angel p3

صبح پاشدم رفتم ساعتو نگاه کنم که دیدم وای شت ساعت ده و نیمه باید ساعت نه میرفتیم کمپانی رفتم کرا رو بیدار کنم بیدار نمیشد اخه خوابش خیلی سنگین شد برای همین کلی داد زدم تا بیدار شد کارا: اه چرا انقدر رو مخی نوموخوام پاشم اصن ولم کن کارول:پاشو ساعت ده و نیمه باید بریم کارا:یااااااا چرا زودتر بیدارم نکردی کارول:اگه بیدار شده بودی که الان کمپانی بودیم پاشدیم لباسامونو پوشیدیم بریم کمپانی 🔪😂

تو راه کمپانی در مورد جیهوپ بهم میگفت گفت به نظرش پسر خوبیه منم انقدر فکرم درگیر بود فقط میگفتم اها کارا:یاااا اصن حواست به من هست کارول:اره هست گفتی از جیهوپ خوشت میاد😂کارا:یا چرا حرف میزاری تو دهنم گفتم به نظرم پسر خوبیه کارول:خب یعنی خوشت میاد کارا:ول کن تا تصادف نکردیم بعدا در موردش حرف میزنیم کارول :باشه

تو راه کمپانی در مورد جیهوپ بهم میگفت گفت به نظرش پسر خوبیه منم انقدر فکرم درگیر بود فقط میگفتم اها کارا:یاااا اصن حواست به من هست کارول:اره هست گفتی از جیهوپ خوشت میاد😂کارا:یا چرا حرف میزاری تو دهنم گفتم به نظرم پسر خوبیه کارول:خب یعنی خوشت میاد کارا:ول کن تا تصادف نکردیم بعدا در موردش حرف میزنیم کارول :باشه

رفتیم کمپانی که یهو دیدیم نامجون اومد جلومون گفت پی دی نیم هنوز نیومده یواش بیاین تو کسی نبینه کارا:پس خواب مونده کارول و نامجون یه نگاه پر از تعجب بهش انداختیم کارا:حالا منم یه چیزی گفتم کارول : تو کلا حرف نزن کارا:باشه نامجون:بدویید یواشکی رفتیم تو اتاقامون✨🥢

فردا: امروز مرخصی بودیم و منم تصمیم گرفتم به کارا بگم که بریم بیرون کارول:کارا میای بریم بیرون کارا: کجا مثلا کارول: میتونیم بریم شهربازی کارا:باشع بریم لباس کارول(یه بلوز گلبهی که روش طرح گربه داره و شلوار توصی و کفش مشکی)لباس کارا(کفش مشکی بلوز ابی و شلوار مشکی) رفته بودیم شهربازی که چندتا پسرو دیدیم به نظر میومد همون پسرا باشن اسمشون چی بود اها بی تی اس رفتیم جلوتر دیدیم همونان کارا میخواست بره سلام کنه من هی میپیچوندم گارا:کارول زشته بیا بریم سلام کنیم کارول:نمیخوام یه روز اصن نمیخوام باهاشون حرف بزنم کارا:بیا بابا دستمو کشید برد سلام کنیم نامجون:ا سلام شمایین کارول:اره چه جالب همه جا هستین کارا با ارنج با دستم ضربه زد که دیگه حرف نزنم😸🤣

تا پارت بعدی باییی💜