
♥*♡∞:。.。 ♡ 。.。:∞♡*♥
کوک : دونگی چند لحظه بهم خیره شد بعدش اونم رفت احساسه عذاب وجدان میکنم بد جور گند زده بودم رفتم پوله غذارو حساب کردم و از رستوران زدم بیرون از شانسه منه بدبختم بارون گرفت ژاکتمو گرفتم بالای سرم و شروع کردم دویدن بارون کم کم بند گرفته بود که یه صدای آشنا شنیدم صدای آشنایی که بدجور باحال بود رفتم نزدیک که دیدم آنید نشسته رو زمین و داره آهنگ میخونه وات د فاز یدفعه یه فردی که کلش زرد بود اومد پشه آنید و یه چیزی گفت بعد آنید با تعجب نگاش کرد و یه چیز دیگه گفت چند دیقه گذشت و همینجور داشتم ور میزدن و من نمی فهمیدم چی میگن ولی خیلی زورم اومده بود نمی دونم چرا ولی دلم میخواست کله ی جفتشونو بکنم رفتم جلو تر که بتونم بفهمن چی میگن که..
رفتم جلوتر که آنید منو دید یدفعه گوشیشو برداشت و دوباره گذاشت تو کیفش فازش معلوم نیس یه ثانیه نشده بود که صدای دینگ گوشیم در اومد یه پیام از طرف یه شماره ی ناشناس بود نوشته بود جلوی این آبروریزی نکن لطفا... آنید... این شماره ی منو از کجا آورده.. ___ من : شمارمو از کی گرفتی؟ ___ آنید : دونگی ___ خب ولش کن این بحثو قضیه ی مهمتر این پسره است رفتم جلو و به آنید سلام دادم و با یه لبخند که سعی داشتم باهاش حرثمو قایم کنم دستمو به سمتش دراز کردم که با نیشهباز دستمو گرفت تو دستش یدفعه آنید از اون ور گفت : ایشون همون همسایمن که گفتم...
کوک : بعد اون یارو کله قناری پقی زد زیر خنده اونم نه خنده ی معمولی قهقه میزد یه سرفه ی مصلحتی زدم وگفتم : من جئون جونگ کوک هستم و شما؟؟ _____ کله قناری : إسمیت هستم آروینه اسمیت ____ من : آهان که اینطور فقط می تونم یه سوال به پرسم؟؟ ___ آروین : بله بپرسید ____ با جدیتی که ازم بعید بود پرسیدم : از کدوم کشور میای و نسبتت با صابخونه چیه ؟؟؟ __ آروین : من از اروپا میام و...
ادامه داد : پسر خاله ی آنیدم 😁🤞 ___ من : بله چه خوب فقط کجا می مونید؟؟ ___ آروین با مِن و مِن : ر راستش اممم بیخیال خب راستش اگه میشه می تونم بیام طبقه بالا پیشه شما بمونم چون کیفمو زدن ____ خدایا خودت بخیر کن ____ من : باشه حتما می تونید بیای آقای کله قنــ چیز ببخشید منظورم آروین بود ___ چند دیقه بعد ___ الان دمه در خونه بودیم چند دیقه قبله اینکه برسیم دونگی زنگ زد و گفت هانی رو میبره میرسونه نمی دونم چرا ولی وقتی این یارو کله قناری اینو شنید اخماشو کشید تو هم و از آنید پرسید : آنی این یارو دونگی کیه ___ آنیدم جوابشو داد ___ آخه چرا همه آنیدو آنی صدا میزنن اسم به این قشنگی به این نازی ای خدا جفنگ نگو کوک اه رفتیم داخل و منو آروین رفتیم بالا آنید رفت پایین تا رسیدیم بالا این یارو آروین پرسید...
دسشویی کجاست؟؟؟ ___ من : ته راهرو کناره اتاق _ بعدشم بدو بدو رفع دشویی بعد که اومد پرسید...
لایک و کامنت و فالو فراموش نشه 😴❤
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
زدی ت خال😐👍🏻
🤪😉😁
عاره ی امتحان بکن مردی من جنازه ت تحویل نمیگیریم
قبرم ک الان گرون شدع ب من هیچچچچ ربطی ندارع😐✋
نه بابا نکنه می خوای خودم پولشو از اون دنیا بدم؟؟ 😁
شعار ما:میمیری بیشتر بنویسی 😐
خوب اومدی خودمم تو همینم موندم نظرت چیه امتحانش کنم ببینم میمیرم یا نه 🤪💜
عالی ولی یکم بیشتر بنویس عزیزم🥺
مرسی 😉💜 چشم 😉💜
عالیییی بود💜
مرسی 😉💜
عالی🙂💜💜💜😍😘
مرسی 😉💜
عالی بود😍❤
رو عکسه نوشته جین هیت💔😹
جین هیتو عشقه 💜😁
عکسش کع جین هیته😐
عکسش با یه عکسه دیگه عوض شده بود ساعت ۴ صب رفتم عوضش کردم اولین عکسی که از کوک دیدمو گذاشتم دیگه یادم رفت عوضش کنم 😁🤞
صممصمصمص عالییی:(
مرسی 🥺💜