همممممممممممممم
جیهوپ : دو طرف لبشو آوردم بالا که حالت لبخند گرف لبخند بهش میومد دستمو از دو طرف لبش بردم کنار که به یه ثانیه نکشیده لبخنده جم شدم با کلافگی بهش نگا کردم و یدفعه یه فکری تو ذهنم جرغه زد تا اومدم یه چیزی بگم گفت : نمیشه سه ساله تموم سعی کردم احساساتمو بروز بدم نشد که نشد با خودم گفتم خنده به درک حداقل باید گریه میکردم باید خالی میشدم هرجا که فکرشو بکنی رفتم پیش پونصدتا روانپزشک رفتم هرکی یه چیزی میگفت هم دارو خوردم و هم رفتم شهر بازی و قطار وحشت و کوه و جنگل و هرجا که فکرشو بکنی نه تنها تاثیری نداشت بلکه پولامم به فنا رفت به اینجا که رسید خواست ادامه بده که گفتم : ...
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
22 لایک
دیر ب دیر میزاری حد اقل زیاد بنویسسسس☹️
رو چشو چالم 😁 باشه پارت بعدو زیادتر مینویسم 😁💜
عالییییییی بود خیلی خوب مینویسی ولی کمه اگه میتونی یکم زیاد تر بنویس
مرسی 😁 چشم 😁
واي عالي عالي+_+
خیلی خیلی ممنون 💜