عشق شیطانی (۲)

هیرو:ب.......باشه....ا.....الان میریم 😨میکاسا :آریگاتو اونی چان رفتم لباس پوشیدم (عکس بالا ) رسیدن____________ میکاسا :خب ...یه رو تختی کیوت......یه چاقو برای زجر دادن بقیه .......لباس.....زیر شلواری(میخواین با جزئیات توضیح بدم منحرف ها😐😑)تمام هیرو :باوشه بعد خرید___________________ میکاسا:خب بریم یه چیزی بخوری.....میو میو میو میو (زنگ گوشی😂)بله ......چی عمارت .....چشم ....خدافظ هیرو:کی بود میکاسا:از عمارت ساکاماکی ها بهم زنگ زدن گفتن باید برای یه مدتی اونجا باشم

هیرو: من بهشون اعتماد ندارم 😶 میکاسا:کسی از شوما نظر نخواست😏😊 فردا______ میکاسا:رفتم لباس پوشیدم (عکس)میدونستم اونا خون آشام هستن آخه ملودی پیش اونا بوده ولی دلم میخواد رو مخشون رژه برم رسیدن__ میکاسا:خیب چه جای زشتی خوبه با خودم چاقو نقره اوردم 🗡😊 یه پسری اونجا کپی....خوابیده 😒 یه لگد زدم تو شکمش اینقدر دردش اومد که نمیتونست راه بره میکاسا:هوی باکا اینجا چه قبرستونیه اون:چیچی.....ناشی....چطور...جرعت....کردی .....اربابتو... ....بزنی(خب دردش گرفته) میکاسا:یه چیچی ناشی نشونت بدم چاقو ی نقرمو در اوردم میکاسا:که چیچی ناشی هان خرخون:اینجا چه خبره میکاسا:سلام رجی....والا این آیاتو به من میگه چیچی ناشی بد دارم ادبش میکنم ذجی:تو اسم مارو از کجا میدونی

لایک کن بریم ادامه💜🚶‍♀️منتظرما

فا لو هم بکن💯💦

میکاسا:میدونم دیگه🤗آخه دوستم ملودی اومده بود اینجا بعد بهم گفت😊 لایتو:به به راست.... میکاسا:من انسان نیستم شیطانم منحرف جون لایتو:زبونم داره و خوشگله میکاسا:الان یه زبونی نشونت بدم 🗡😐و نظر لطفته(برای خوشگلی) وی در حال گوش مالی دادن منحرف جان میکاسا:راحت شدم و من اسم همتون رو میدونم نمیخواد معرفی کنید خب اتاق من کدوم جهنم دره ای هست ؟

نظر فراموش نشه بای💜🚶‍♀️💯💦نظر میدیدا وگرنه 😈😈😈😈😈😈😈😈😈😈😈