با مدیر برنامه هام تماس بگیر ۵

پارت پنجم امیدوارم خوشت بیاد❤️

من کیم تهیونگ هستم ۲۵ سالمه و منم کیم سوکجین هستم ۲۸ سالمه می توانی جین صدام کنی +خیلی خوشحال که افتخار کار کردن با هفتا آقای محترم رو دارم شماهم می توانید منو هانی صدا کنید فقط ی سوال داشتم از شما کسی تو رابطه هست؟ جونگکوک جیمین و تهیونگ گفتن که تو رابطه هستن +بسیار عالی من مزاحم کارتون نمیشم ادامه بدید بعد هم شروع کردم به کار کردن اونا هم شروع کردن به تمرین از چشم جیمین: همین جور که داشتیم تمرین می‌کردیم نگاهم به اون بود منو نشناخت ولی من خوب لی هانی رو به یاد می آوردم همون دختر مو قرمز مدرسه که همه ی پسرا دنبالش بودن همونی که دخترا مسخره اش می کردن همونی که به سال بالاییش یعنی من اعتراف کرد ولش کن پارک جیمین اینو گفتم اما بازم داشتم بهش فکر میکرد چقدر خوشگل شده یاد دوران مدرسه افتادم که بعد از اعترافش به لج افتادیم همو اذیت می کردیم از چشم شما: یکم بعد رفتم بیرون تا هوا بخورم رفتم روی پشت بوم نشسته بود که ی دفعه با دیدن ی نفر حسابی ترسیدم ی آقایی بود آمد کنار من نشست (علامت صحبتش *) *سلام شما +سلام من لی هانی هستم تازه شروع به کار داخل کمپانی ماسک رو صورتش رو داد پایین چقدر جذاب بود * ببخشید اگه ترسوندمت آخه آشنا نبودی من کیم جونگ این هستم می توانی کای صدام کنی + خوشبختم کای *اینجا چیکار می کنی +آمده بودم هوا بخورم

*آهان راستی من ۲۷ سالمه تو چی +من ۲۴ *آهان راستی چقدر آشنا به نظر میرسی *وایسا اون چقدر شبیه دستبند کنه همونی که گمش کردم +من قبل از اینکه اینجا مشغول به کار بشم داخل ی فروشگاه مواد غذایی کار می کردم ی روز ی آقایی آمدم با ماسک و کلاه خرید کرد و این دست‌بند جا موند منم هر چقدر دنبالش گشتم پیداش نکرد *حیانا پشت این دست‌بند رو دیدی +نه *خب نگاه کن دست‌بند من پشتش اسم من نوشته شده به دستبند نگاه کردم آره نوشته شده بود کای +وایی معذرت می‌خوام من ازش استفاده کردم *نه بابا چه معذرتی دست‌بند رو در آوردم و بهش دادم اما اون نگرفت *بگذار پیشت بمونه راستی ما دیگه دوستیم مگه نه +مرسی بله هستیم

بعد هم رفت وقتی داشت ازم دور میشد برگشت *موهای قشنگی داری،خیلی خوشحال شدم چون تا حالا کسی از رنگ موهام تعریف نکرده بود حس عجیبی درونم حس کردم اما من اینجام تا کار کنم نه اینکه عاشق ی نفر بشم پس نباید بهش فکر کنم رفتم پایین ساعت مارین تمام شد بود خواستم برم که ^خانم لی خانم لی +بله آقای چا کاری داشتید ^شما کجا دارید مرید +خونه ام ^مگه قرارداد رو کامل نخوندید +نه ^خانم تو قرارداد ذکر شده بود که شما با پسرا تو ی خونه میموندید چون ممکنه هر لحظه بهتون نیاز پیدا بشه

+چی این غیر ممکنه اونا هفت پسر جوانون و منم ی دخترم تک و تنها ^بله می‌دونیم اما اونا پسرای محترمی هستن بهشون اعتماد کنید +نمیشه اینکار نکنیم ^ متاسفم +پس کاریش نمیشه کرد پس میشه برم و وسایلمو بردارم ^بله با راننده می‌رسد و بعد می برتتون خوابگاه پسرا +اوکی پس من برم فعلا

برو بعدی🤟

چالش: چقدر این تست رو دوست دارید؟