لیدی باگ قدرت بی نهایت قسمت یک

سلام بچه ها این اولین تست من است تیکی : مرینت پاشو مدرسه ات شروع شد مرینت: الان خوابم میاد تیکی :مرینت مدرست آلیا آدرین مرینت : چی مدرسه ام شروع شد تیکی تو کیف قایم شو زیگی(کوامی بز): مرینت میشه منو ببری مرینت :باشه تو هم قایم شو بقیه کوامی ها : ماهم بیایم مرینت : ای خدا همتون جا نمیشین کوامی ها : اه مرینت: اصلا زیگی نیاد کوامی ها نه نه زیگی ببر حالم ازش بهم میخوره

زیگی : بی ادبا تیرکس «معجزه گر روباه»:میشه منو با ویز ببری زیگی : من نمیام مرینت: 😂😂

مرینت : باشه تیرکس و ویز : آخ جون مرینت: بریم تیکی تیرکس ویز تیکی تیرکس ویز:آره مرینت : قایم شین ویز تیرکس تیکی: باشه مرینت :کوامی مواظب جعبه باشید کوامی ها :باشه

در همین لحظه گابریل یکی را شرور کرد بعنی زیگی را . در دست زیگی هم یه کاغذ کوچولو بود و ارباب شرارت گفت: زیگی شوباه من به تو قدرتی میدم که با یه انگشت هرکیو بخوای تبدیل به عکس کنی زیگی: اومدم کفشدوزک بکشمت زیگی کوامی هارو تبدیل به عکس کرد مرینت و آدرین تا فهمیدن تبدیل شدن

پایان قسمت اول

ببخشید کم بود قسمت دو هم‌ میگذارم