◆◇ضربان قلبم¹◇◆

های گایز یه داستان جدید نوشتم امیدوارم خوشتون بیاد این ۳ومین داستان منه نمیدونم چند فصل یا قسمته و فعلا معلوم نی بریم واسه خوندن👑👓

این تویی👆اسمت ا/ت هست و کره ای هستی پدر و مادرت تو امریکائن ولی تو بخاطر شغل مورد علاقت یعنی مدل بودن اومدی کره چشمای قهوه ای سوخته موهای خرمایی نسبتاً طلایی داری با ابروهای تقریبا پر پشت تو داخل مدرسه اولین دختری هستی که اینقد زیبایی ۱۹سالته و از ۱۸سالگی اومدی کره درست وقتی که مدرسه تو امریکا تموم شد و اسم دانشگاهت کاموزیکا هست و توش درس میخونی و تازه واردی رنگ صورتی و ابی رنگای مورد علاقتن و تک فرزندی

این دوست جنابعالی هست 👆 اسمش لی سو میا هست بهش میگی میا یه خواهر داره که اسمش لارا هست دوست جنابعالی هم ۱۹ سالشه و خیلی وقته تو این مدرسه هست مهربون هست و عاشق رنگ طلاییه

ایشون هم که میشناسید کیم تهیونگ ۱۹ ساله خانواده پولدار سرد در عین حال جذاب فقط یه دوست داره اسمش هم جونگ سو کی هست دوستای بچگی هستن تهیونگ از رنگ سبز خوشش میاد و تک فرزنده(توی داستان اینطوریه و هنوز عضو گروه نیست)

ایشون هم جونگ سو کی هست دوست تهیونگ ۱۹سالشه اما گفته که الان باید ۲۰سالش بود بلاخره اون و تهیونگ بچه زرنگ مدرسن و تو درس ها همیشه عالین جونگ سو کی برخلاف تهیونگ مهربون هست و همه رو دوست داره

ا/ت:امروز صبح از خواب بیدار شدم امروز با خانم مالیکا کلاس داشتیم و چون مهربون بود خیلی دوستش داشتم پس اب زدم به صورتم و لباس خوشگلم رو پوشیدم و منتظر میا (دوست صمیمی) موندم تا بیاد دنبالم(لباست عکسش هست) از اونجایی که دیر کرده بود چند لقمه دیگه خوردم و با صدا زنگ ایفون لباسم رو صاف کردم و رفتم بیرون

وارد ماشین میا شدم و گفتم با تمام سرعت بره چون هم دیر میشد هم دلم برا خانمم تنگ شده بود سریع رفتم پایین این ۱۰ امین روزی بود که تو این مدرسه بودم و بهم خیلی خوش میگذشت اما یکدفعه سرم خورد توی بدن یک نفر یه عالمه حرف بد بهش زدم و اخرش سرم رو اوردم بالا که با پسری روبه رو شدم یه پسر جذاب ولی جن دیده اصلا عین خیالشم نبود حتی معذرت خواهی نکرد و رفت چقدر بیخیال داشتم میرفتم داخل که همون پسر رو دیدم چقد بد شانس با پسری که بد اخلاق و سرد بود روبه رو شدم یا خدا

دیگه کم کم کلاس داشت تموم میشد و من هم نزدیک بود که دیگه برم خونه که یه پسر جلو راه م رو گرفت و معذرت خواهی کرد و گفت : سلام من جونگ سو کی هستم دوستام صدام میزنن سو کی از کاری که تهیونگ کرد متاسفم اون ادم بدی نیست ولی خب یکم سرده میدونی خوشحال میشم باهات دوست شم ا/ت:آم اشکال نداره تقصیر خودم بود منم خوشحال میشم اسمم ا/ت هست و بعد از خداحافظی رفتم با میا به سمت خونه

خب نمیدونم خوب بود یا نه ولی امیدوارم خوشتون بیاد نظر بدید تا بقیه شو بزارم👑❄