عشق مشروط پارت۱ (مرینت و آدرین)

سلام اسم من مرینته من وقتی ۶ سالم بود به یه دلایلی مادر پدرم را از دست دادم و الان من با عمه ام زندگی میکنیم و تو گلفروشی باعمم کار میکنیم و حالا بگید براچی تو گل فروشی کار میکنم من در س را میخوندم که یکدفه اون (سانسور فحش😐) یعنی *آدرین آگراست* بورسیه ام را قطع کرد ازش منتنفرم از زبون آدرین

آلیس اون طرح هارا بیار اینجا من یه شرکت بزرگ دارم و خلییی کار برام مهمه و اگه یکار بدرستی یا انجام نشه آلیس ترح هارو بیار از زبان آلیس چشم آقای آدرین آقای آدرین یه مرد خوشتیپ اما مثل یه ربات بی احصا و سرده ایشون خیلیییی به کار اهمیت میدن و روزی به اندازه ۱۰نفر کار میکنه

از زبان مرینت کلویی تو که ظرف هارو نشستی بیا بشور کلوییییییی بیا از زبان کلویی من دوست مرینتم رز و آلیا زودتر بیاد بریم دانشگاه تا مرینت نفهمیده که ما داریم میریم دانشگاهچون یه آدم مخصوص مرینت ازش منتنفره یعنی مرینت+ کلویی جون داشتی میگفتی کی را میگیی کلویی-مرینت هیشکی اصلن من چیزی گفتم نه مرینت + آدرین آگراسته منم میام رز و آلیا +مرینت نیا نارا حت میشییی از زبان مرینت

رز - آلیاو کلویی بهترین دوست های من هستند و اون دوست ندارند من نارخت بشم ولیی با هاشون میرم از زبان آدرین نینو من قرار برم در دانشگاه سخرانی کنم تو اینجا را بگردون و همه کار هارا انجام بده از زبان نینو

باشه آدرین من نینو یعنی بهترین رفیق آدرین هستم و ۴۵ درسد نو شرکت سهام دارم از زبان مرینت ما رفتیم به دانشگاه خانم مدیر صدام کرد دوستام رفتندتو سالن سخرانی خانم مدیر گفت : دخترم تو میتونی ادامه تحسیل بدی خیلییی خوشحال شدم ولی بعد که به صحبتش ادامه داد و گفت باپول خودت و بورسیه خودت ناراحت شدم چون من تو گل فروشی کار میکردم و پول زیادی نداشتم بعد رفتم تو سالن و نشستم پیش دوستام . ازبان آدرین

رفتم تا سخرانی کنم گفتم من بوریسیه همه دنشجو هارو میدم که یکدفعه یکی از زبان مرینت من از سرجام پشدم و گفتم آره بورسیه همه میدید و بعد قطع میکنید آدرین : میشه بیاد جلو آخه نمبینمتون رز :مرینت نرو جلو بشین کلویی : از دست تو مرینت : رفتم جلو آدرین+ شما میشه اسمتون را بهم بگین از زبان مرینت گفتم تو لیاقت شنیدن اسم من رو نداری رفتم پایان *عشق مشرط*