کتاب های ترسناک👻

خانه ای روی گورها: داستان کتاب «خانه‌ای روی گورها» ازآنجا شروع می‌شود که تسا وودوارد و خانواده‌اش از فلوریدای گرم و آفتابی به شیکاگوی سرد و ابری نقل مکان می‌کنند. تسا به‌محض ورود به خانه‌ی جدیدشان، متوجه اتفاقات عجیبی می‌شود؛ نقاشی‌‌های عجیب‌وغریبی در دفتر تسا ظاهر می‌شود، چراغ‌ها بدون دلیل می‌لرزند و برادرش با دوست جدیدی صحبت می‌کند که او نمی‌تواند ببیند و فقط برادرش او را می‌بیند.

سارا دختری هست که از آب دریاچه متنفرم هست و اصلا شنا کردن را دوست ندارد پدر و مادر سارا بردار او و خودش را به اردوگاهی مخصوص شنا می‌فرستند سارا از این اردوگاه متنفر هست و با هم اتاقی هایش مشکل دارد در این اردوگاه چیز مخفی وجود دارد که سارا را اذیت می‌کند و دوست ساره آن کسی نیست که سارا توقع دارد دوستان او می‌خواهند سارا همیشه پیششان بماند همیشه همیشه....

نفرین مقبره مومیایی: گیپ در یکی از اهرام مصر گم شده است یک دقیقه قبل دختر عموی ماجراجویش درست پشت سر او در تونل اهرام بود و حالا ناپدید شده است اما گیپ تنها نیست یک...

ماسک نفرین شده: جشن هالوین نزدیک است و کارلی تصمیم دارد برای این روز از ماسک یک جادوگر استفاده کند اما ماسکی که او استفاده می‌کند شبیه تصوارت او نیست و یکباره همه چیز در زندگی او فرق می‌کند کارلی دختری است که از همه چیز می‌ترسد آیا او می‌تواند با اتفاقات پیش رویش مقابله کند؟

خانه مرگ: آماندا و جاش فکر می‌کنند که خانه جدیدشان ترسناک و عجیب است. شهر دارک فالز هم جای عجیبی هست آماندا و جاش بلاخره دوستان جدیدی پیدا می‌کنند ولی دوستان آنها عادی نیستند سگ آنها بوهای عجیبی می‌شنود و آماندا و جاش را به جای مرموزی می‌کشاند آماندا و جاش هر چه به پدر و مادرشان واقعیت را می‌گویند آنها باور نمی‌کنند.

دو برادرو دوستان آنها که برای بازی به شیروانی خانه خودشان می‌روند آینه جدیدی پیدا می‌کنند که اصلا از وجود آن خبر نداشتند آینه ای که قدرت جادویی مخوفی دارند آنها از این آینه خوششان می آید ولی از آینده وحشتناک خود خبر ندارند.