Eternal Love48

ناظر منتشر

فلیکس:بیا پولت بگیر.......:ممنون آقا عمری نیست؟! فیلکس: نه برو بقیه رو خودم و همسر.م انجام میدیم، ......:چشم خداحافظ [چقدر از این فیلیکس بدم میادددد👿👻] فیلیکس:از خونه زدم بیرون مونا افتاد دنبالم مونا:کجا میری؟! فیلیکس: قضیه ه رو میگم مرینت و ..... مونا:می..میشه منم بیام؟! فیلیکس:هوففففف مونا جان ما قبلا در باره اش حرف زده بودیم! مونا:با دستم براش ب.وzه فرستادم😘 فیلیکس:15 دقیقه تو راه بودم تا رسیدم در اتاقک باز کردم زمین پر شده بودداز قطره خooن هایی که ازش رفتم بود لباسشم همیطور طنابش باز کردم بردمش تو ماشین و به سمت بیمارستا ن رانندگی کردم در آغوsh گرفتمش بردمس دادمش دست پرستارا بردنش اتاق عم.ل اگه مmemرد چی؟! سرمایه پول خدااااا بالاخره بعد از کلی انتظار اجازه دادن برم دیدنش

مرینت:بدنم هنوز در.د داشت ولی انگار یه جایی دیگه بودم یه پسر شبیه آدرین جلوم بود و تو بیمار.ستان بودم با یاد آوری دیشب اعصبانی شدم و داد زدم ! تو به چه حقی من دز.دیدی ؟! آوردیم اینجا آدریننننن آدرینمممم کجاست؟! ها اون ک.شتی؟! فیلیکس: با سدتم علامت سکوت نشون دادم و بردم جلوی دهنم هیییسسسسس! ببین من نجاتت دادم من برادر نات.ی آدرینم اومدم بهشون سری بزنم که از کنار یه کوچه رد شدم دیدم آدرین یه چ.اق.و دستش و تو خو.نی رو زمین افتادی! مرینت:دهک.ی😑 فکر کردی من خ.رم آدرین رو من ک.را.ش داره دوسم داره! فیلیکس:پوز خندی زدم و عکس فتوشاپی نشون دادم مرینت:اش.ک تو چشمام جنع شد اون همه اون همه مهربونی آدرین واسه چی بود پس؟! همیطور کلمه های زیر لب زمزمه کردم تا سبک شدم! وقتی گر.یه ام تموم شد فیلیکس:برم ببینم کی مرخص میشه مرینت:با..باشه! راستی فیلیکس ممنونم!🙂فیلیکس:قابلی نداش" بانو[💘😾]

آدرین:مثل یه رو.ح سر گردان تو خونه میچرخیدم نه چیزی میخوردم نه باکسی حرف میزدم! یهو از یه شماره ی ناشناس برام پیام اومد" اگه مخوای مرینت دوباره ببینی! به این آدرس بیا" آدرین:آدرس خوندم سریع آماده شدم یه چیزی شیرین تو چشمام جمع شده بود درست بود این ا.شک شوق بود! سویج برداشتم و حرکت کردم

ببخشید ولی تا شرایط کامل نکنید اسلاید 4 نداریم