سلامم میدونم خیلی منتظر موندین پس دیگه بریم😊
دوباره شنبه شده بود و خدا خدا میکردم که فقط چشمم به کانر و آیانا نخوره ولی من که شانس ندارم؛ جلوی در آیانا منتظرم بود و با چهره ای خندون داشت با کانر صحبت میکرد که منو دیدن و کانر گفت《 سلام آیاهو چیزی شده؟ ناراحتی.》من که تصمیم گرفته بودن کلا عادی مثلا رفتار کنم دست پاچه شدم و گفتم《نه اصلا هم مشکلی نیست فقط کیفم رو یادم رفته بیارم》تا این و گفتم همه بچه ها زدن زیر خنده چون کیفم درست توی دستم بود. آیانا که فهمید بود مشکلی هست آروم اومد دستم گرفت؛ برد توی کلاس و بهم گفت 《دوباره چی شده؟ مگه نگفتی هیچ اتفاقی نیفتاده؟》
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
خیلی قشنگ بود ❤🙂
مرسی❤️
💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖عالی شده💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖
💖💖💫💫💛💛
عالی بود:))) منتظر پادت بعدم:)
داری خیلی خوب پبش میری^^
خیلی ممنون💖💫