دست هایم را رها کردی!

سلام خوبین؟ چیکار میکنید با امتحانات؟ :) اومدم با یه متن کوتاه که خودم نوشتمش ♡ و امیدوارم خوشتون بیاد ♡ و یادتون نره که کپی نکنید و دوستون دارم ممنون بابت نگاه کوچیکتون ♡

من دست هایت را میگیریم تا باهم پرواز کنیم! پرواز بر فراز جلگه ها، کوه ها بیابان ها! ما باهم از بالای اسمان ابی رنگ انسان هایی را نگاه میکنیم که به اندازه مورچه هستند! ما باهم اوج میگیریم و دست هایم را هیچوقت ول نکن تا سقوط کنم. ولی تو دست هایم را ول کردی و من دوباره دست هایت را گرفتم ولی در چشمانت رفتن را دیدم! تو میخواستی بروی و دست هایم را ول کنی. و من میدانستم اگر دست هایت را ول کنم خودم سقوط میکنم ولی با این وجود دست هایت را ول کردم و گذاشتم بروی.

گوش کن چون این خدافظی اخر است. «با سقوط من قلب شکننده ام خواهد شکست! با سقوط من فقط من میمانم و تن کبود و زخمی ام و خاطرات تو! با سقوط من دیگر مایی وجود نخواهد داشت! خدافظی سخت است پس از کلمه ی خدافظ استفاده نمیکنم و میگوییم: ای یار من همیشه سالم بمان. همیشه بخند. همیشه مواظب قلبت باش! و هیچوقت مرا که همیشه در مقابل تو خوار و خفیف بودم را فراموش مکن! ماه همیشه خندان تو! »

خب خب این تست هم به پایان رسید بازهم از این متن های کوتاه بنویسم؟ و هرچی شد دلتون شاد باشه و سالم بمونید:)