ظرب المثل دسته گل به آب دادن♤

بارها در مکالمات روزمره از ظرب المثل استفاده شده. استفاده از این ظرب المثل جمله ای متداول است. بدون اینکه بدانیم ریشه اش از کجاست! و چرا به کار می رود؟از کجا آمده؟و برای چه به کار می رود. بیایید یک داستان برایتان تعریف کنم که از سال های دور به گوش ما می رسد.

ماجرا از این قراره که جوانی اهل یکی از آبادی های ساکن شهر کرد چهار محال و بختیاری از شانس خوبی برخوردار نبوده و به هرجا که پا می گذاشته اگر اتفاق ناگواری رخ می داد نظر ها روی او جلب می شده. اگر در در آن درگیری تقصیری نداشته از اقبال بدش گناهکار می شد مثلا اگر در دعوایی شرکت نمی کرد چنین بد نمی شد. جوان هم به این باور رسیده بود که بد شانس است.از قضای روزگار جوان دلباخته یک دختر از اهالی آبادی می شود.این خبر در کل آبادی می پیچد دختر هم بی میل نبوده ولی سابقه ناخوشایند جوان باعث می شود خانواده دختر موافقت نکنند. پسر جوان نا امید می شود خواستگاری دیگر گوی سبقت از او می رباید. بعد از خواستگاری و بساط جشن برپا می شود. پسر جوان هم برای دختر آرزوی خوشبختی می کند.و چون قادر نبوده از نزدیک تماشاگر جشن ازدواج دختر باشد از آبادی دور می شود و به کوه اطراف پناه می برد. کوه هایی که آب برف زمستان رودخانه ای تشکیل داده. جوان که دستش از همه چیز کوتاه شده برای تسکین دل عش....از کوه و دشت دسته گلی می چیند. از آنجا که می داند رود از روبه روی خانه عروس عبور می کند.

دسته گل را به آب می اندازد که شاید عروس آن را ببیند.روبه روی خانه دختر و پسر بچه های خردسال مشغول بازی بودند. تا نگاهشان به گل می افتد هر کدام برای گرفتن گل تلاش می کند. دختر خواهر عروس برای گرفتن دسته گل خودش را به رودخانه می اندازد آب اورا با خودش غرق می کند. دخترک می م.... و عروسی به عزا تبدیل می شود. جوان بعد از دو روز به آبادی بر می گردد. روبه روی قهوه خانه ای ماتم زده می نشیند.چند نفر ماجرا را برایش تعریف می کنند. جوان علت را می پرسد و برایش تعریف می کنند. جوان دست به پشت دست می زند. آه جوان بلند می شود و توضیح می دهد که دسته گل را او به آب داده و مردم به او می گویند《پس تو بودی که آن دسته گل را به آب دادی》 اینجا بود که این ظرب المثل ساخته شد و معنی آن اشتباه کردن و انجام کار نادرست است.

ممنون که تا پایان همراه ما بودید چطور بود؟