من بهت نیاز دارم p3

من بهت نیاز دارم p3 از زبان سوجین: از خواب بیدار شدم رفتم ی دوش گرفتم و ی آرایش ریز کردم و لباسم رو پوشیدم حالا برای کنسرت آمادم از پله ها آمدم پایین مامانم بهم گفت این چ لباسیه ک پوشیدی؟ گفتم مگه چشه*لباست شبیه لباس بچه هاس+مادر من خیلی هم قشنگه*خب حالا با این قیافه کجا میری+میرم کنسرت*کجا؟+کنسرررتتتتت *کنسرت کی؟+کنسرت BTS *ها همون پسرای بیکار +مامانننننن*چیه مگه دروغ میگم+مامان حوصله بحث ندارم از خونه رفتم بیرون باید میرفتم دنبال جنی (لباس جنی عکس بالا) رسیدم در خونه جنی دم در منتظرم بود (علامت جنی×) ×چ عجب خانم بوقققق تشریف آوردن+با من اینطوری حرف نزن بچه 9 ماه ازت بزرگترم×ی جوری میگی ک انگار 9 ماه چقدره+ 9 ماه همون قدر هس ک تو شکم مامانت بودی بچه×قانع شدم+بیا دیگه بریم دیر میشه

از زبان جونگ کوک: برای کنسرت اماده شدیم خدا رو شکر دعوای منو جین تموم شد اگ یونگی نمیامد کلا کنسرت رو یادمون رفته بود با اعضا می خواستیم بریم روی صحنه رفتیم روی صحنه یهو همون دختری رو دیدم ک شیر موزم روش ریخته بود از زبان سوجین: من و جنی ردیف اول رو رزرو کردیم پسرا اومدن رو صحنه و کل سالن منفجر شد خیلی از دیدنشون خوشحال شده بودم رفتیم با اعضا عکس بگیریم ک دیدم جونگ کوک خیلی شبیه اون پسره ک شیرموزش ریخته بود روی من هست ب خودم امدم دیدم جونگ کوک داره ازم عذر خواهی میکنه ازش پرسیدم برای چی گفت برای اینکه شیرموزم رو ریختم روت+اشکال نداره ببخشید من خیلی برخورد بدی کردم (علامت کوک_)_خواهش میکنم

داشتیم با جنی می آمدیم بیرون ک دیدم یکی زد روی شونم برگشتم کوکی بود _راستی یادم رفت ازت بپرسم بایست کیه؟ +راستش رو بخوای اومممم تویی دیدم جونگ کوک سرش رو پایین انداخته _میشه شمارتون رو ب من بدین ک یکم بیشتر آشنا بشیم با خوشحال ی گفتم آره حتما شماره م رو دادم ب کوک بعد با جنی رفتین سوار ماشین شدیم جنی رو گذاشتم خونه خودشو ن و برگشتم خونه *خوش گذشت کنسرت چند تا پسر بیکار(هعی دارم عذاب وجدان میگیرم اینا رو مینویسم)+با اجازه شما اولا اونا بیکار نیستن و بزرگ ترین بوی بند جهانن دوما بله خوش گذشت*حالا نمیخواد بلبل زبونی کنی+من میرم ی دوش بگیرم رفتم ی دوش گرفتم داشتم موهام رو خشک میکردم ک دیدم ی پیام واسم اومد گوشیم رو برداشتم فهمیدم پسرم کوکیه خوشحال شدم پیام داده بود ک اگه میخوام فردا بریم باهم پارک قوهای رقصان(اسمش رو از داستان بایس برداشتم از نویسندش عذر میخوام بابت کپی) +اوکی ～(￣▽￣～)~ داشتم بال در میاوردم رفتم بخوابم ساعت 1 بود فردا دانشگاه داشتم

شرایط پارت بعدی: 15 لایک و منو 50 تایی کنین