صدای منp2

بعد از اینکه کلی کتک خوردم پدرم منو توی اتاقم زندانی کرد باید یک راه فرار پیدا کنم صبر کن اونجا پنجره است یعنی میتونم برم پنجره رو نگاه کردم به حیاط پشتی راه داشت از اونور هم میتونم در خروجی پیدا کنم اما بعد از اینکه فرار کنم کجا برم چیکار کنم همین الانشم از گشنگی دارم میمیرم بعد اون بیرون چیکار کنم الان واسه فکر کردن وقت نیست لباسامو جمع میکنم و میرم از پنجره که پریدم پایین فهمیدم یادم رفته گوشیمو بردارم کلی استرس گرفتم و ترسیدم خوشبختانه میران(خواهرش) رو دیدم پلین:آبجی ازم نپرس که دارم چیکار میکنم لطفا گوشیمو از اتاقم بیار لطفا راحت شدم و میران رفت که گوشیمو بیاره ای بابا در اتاقم ک قفل بود میران برگشت و گفت چی کار کنم در قفله پلین:ابجی جون به بابا بگو که یع وسیله داری تو اتاقم و برو گوشیمو بردار

خیلی مطمئن نبودم که میران بتونه گوشیمو بیاره اما اومد پرسیدم:عزیزم پدر که ندید من نیستم میران:نه ابجی رو تخت چند تا بالشت بود فک کر خوابی ابجی‌...... پلین :هان(😂) میران:دلم برات تنگ میشه میران رو بغل کردم و سریع رفتم کنار ساحل نشستم و فکر کردم که کجا برم که ملیسا رو دیدم(دخترخاله) ملیسا:عا عا دختر جون عزیزم تو اینجا تنهایی چیکار میکنی پلین:سلام عزیزم خب راستش..... من.......از خونه فرار کردم همینطور که داشتیم صحبت میکردیم یهو پدرمو دیدم از ترس چشمام پر از اشک شد و به ملیسا گفتم زود باش بریم و خداروشکر ماشینش همین نزدیک بود منو برد هتل چون خونه خالمم نمیتونستم برم اون حتما به مادرم میگفت

نتونستم تو هتل بمونم و واسه چند ساعت رفتم بیرون احساس آزادی داشتم با خودم فکر کردم چرا من؟؟چرا؟من نمیتونم صدامو به کل دنیا نشون بدم مگه من چیم بَده غرق افکار بودم که صدای زنگ گوشیم منو از این دریای عمیق نجات داد یعنی پدرمه دیدم ناشناسه جواب ندادم حتما پدرمه با یه شماره دیگه یه پیامک برام اومد همون ناشناسه بود که نوشته بود(سلام پلین مرت ام چرا جواب نمیدی؟)اون مرته زنگ زدم ببینم چی میخواد:سلام مرت چی میگی مرت:سلام پلین میخواستم بپرسم نظرت چیه که بریم یه رستوران خفن تازه باز شده

پلین:ولم کن دست از سرم بردار من یع دختر ازادم کاریت به من نباشه دیگه بهم زنگ نزن قطع کردم خیلی باهاش بد حرف زدم اصلا دست خودم نبود من چیکار کردم برگشتم هتل شب که اصلا نخوابیدم و به برگشت فکر کردم یعنی برگردم تو این فکر بودم که پیام ملیسا برام اومد(فعلا برنگرد اوضاع خیلی خرابه)از کارم پشیمون نیستم و دیگ برنمیگردم اما...مادرم حتما خیلی ناراحته

اس اضافه💙مایل ب لایک

خب اینم پارت دوم اگه خوشت نیومد بگو تو کامنتا بو بعد چالشه