سلام💙
امروز دیگه باید برم مدرسه تا از درسهام عقب نمونم معلم:بچه ها من امروز باید زود تر برم یه مشکلی برام پیش اومده. خب معلممون رفت و معلم آوازمون اومد معلم آواز:سلام بچه ها امروز یک مسابقه داریم و میخوام بهترین خواننده کلاستون رو بشناسید!این واقعا برای من اتفاق عالی هست صدای من خیلی خوبه حتما من رو انتخاب میکنن ~بعد از نیم ساعت همه اهنگشون رو خوندن و نوبت من رسید(:
داشتم با ذوقی که داشتم وارد اتاق معلم میشدم تا اهنگ بخونم ک هلن جلومو گرف:تو نباید برنده بشی وگرنه اینجارو برات جهنم میکنم): با حرفی که زد ترسیدم اما بازم اهنگمو خوندم و معلم خیلی خوشش اومد معلم:میخوام بهترین خواننده رو انتخاب کنم ...............(پلین). پلین:اوه واقعا .....من! از خوشحالی بال درآوردم و رفتم اتاق مدیر تا ازش ی سری برگه ها رو بگیرم که دیدم پدر و مادرم اونجان به حرفاشون گوش دادم پدرم:یعنی شما اون دختره .......... رو ندیدید):اگه دیدینش و خبر ندادید شمارو میکشم! مادر:ولش کن ولش کن دخترمون رو پیدا میکنیم! پدر:انقد نگو دخترمون اون دختر من نیست من ناپدری اونم پدر اون مرده! سریع از اونجا رفتم
فهمیدم که من اصن پدری ندارم و این خیلی آزارم میده دوست داشتم خودمو خفه کنم ۱۷سال به یه مرد غریبه گفتم پدر برگشتم خونه و در زدم مادرم در رو باز کرد بغلم کرد دست خودم نبود به مادرم سیلی زدم!پلین:چرااااااا چرا با من اینکارو کردی بگو دیگههه من ۱۷سال به مرد گفتم پدر ازت متنفرم ازتون متنفرم شما پدر منو کشتید با دو از اونجا رفتم یه سر درد عجیب گرفتم و یهو همچی خاموش و تاریک شد وقتی بیدار شدم یه خانوم بالا سرم بود و میگفت
و میگفت:دخترم خداروشکر حالت خوبه؟ما تورو از رو زمین پیدا کردیم تو بی هوش شدی یادم اومد ک دوروزه هیچی نخوردم و بیحال شدم از اون خانوم تشکر کردم اون منو برد رستوران بیمارستان و برام یچیزایی خرید تا بخورم اون خانوم خیلی خوبی بود دیدم داره یه اهنگ خاصی رو گوش میده ازش پرسیدم که چی گوش میده که هنزفری شو(آیا درست نوشتم؟)در اورد و گذاشت تو گوشم و بهم گفت:من یه دختر دارم که ۱۷سالشه یه خانواده اونو به فرزندی قبول کردن منم اهنگشو گوش میدم تو مدرسه خونده
اه اس اضافع
دیش دیری دیرین ماشالا
امیدوارم این پارت هم خوب شده باشه لایک کن گشنگ
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
تست ( متولدین ماه چه تصمیم...) این تست رو حل کن ببینی کدوم میشی ممنون❤
عالییییی