عشق دروغه 7

داشتیم حرف میزدیم که بقیه هم اومدن همه مثل طلبکار نگا شوگا میکردن که شوگا سکوت رو شکست و پا به فراررررررررررر گذاشت که گرفتنش جیمین:هیونگگگگگگگگگگگ وی:گفته بودم همیشه می‌بخشمت ولی اینبار نههه(گفته بودم بی تو میمیرم ولی اینبار نه😂) یه هفته توی بیمارستان بودم و بعد خوب شدم و برگشتیم خونه

یه دوش گرفتم و بعد رفتم یه چیزی درس کنم که بخوریم امّا دیدم سفارش بدم بهتره پس برای سرگرم شدن شروع کردم به درست کردن کیمچی پسرا رفته بودن برای تمرین مث اینکه نمیخوان برگردن کره😂 کیمچی رو درست کردم و گذاشتم تو یخچال هشت تا پیتزا هم سفارش دادم تقریبا ساعت ۹شب بود که پسرا اومدن دست و صورت شستن و لباساشونو عوض کردن و نشستن پابجی بازی کنن😐 بعد چن دقیقه پیتزا ها اومد از دم در حمله کردن بهشون خداروشکر به منم رسید😂😂😂 ولی شوگا فقط دو قاچ خورد و رفتم تو اتاق همه با تعجب به من نگاه کردن منم رفتم پیشش تو اتاق که دیدم داره بی صدا گریه میکنه

تا رفتم تو چنان بغلم کرد یاد اون روز افتادم که دکتره بهش ایمیل داده بود یونگی:چند روزه میخوام یه چیزی بهت بگم ولی نشد😭ما ما باید ...

این دیا‌عه دیونه فقط میخواد آزار بده بی بهونه 😂😂

مرگ بر آمریکا😐

وطنم ای شکوه پا برجاااااااا😂😂😂

یونگی:ما باید از هم جدا بشیم🥺