سلام آجیای گلم ببخشید دیر شد
[راستی در واقع کلارا دختر عموی مرینته ببینید عموی مرینت با اما ......... میکنه بعد وقتی صاحب دو دختر میشن
اما با بچه ها از خونه فرار میکنه و با عموی آدرین ....... میکنه اما بعد ۱ سال ...... میگره و دوباره میاد پیش عموی مرینت]مرینت:یادم رفته بود میدونی بخاطر دعوامون اینطور شد😳 نه لباسی نه آمادگی من واقعا معذرت میخوام آدرین:اشکال نداره بسپرش به من خودم هم لباس برات میگیرم هم آریشگر میارم خونه مرینت: وااییی مرسی ع.شق.م 😘آدرین:تو الان چی گفتی🤤😎 مرینت:هه هیچی! آدرین:به سمت اتاقم رفتم و گفتم بازم از این چیزا بگو مرینت:باز من به تو رو دادم [بعداظهر]آدرین:مرینت مرینتت من برات یه لباس عالی خریدم ببینش مرینت:چقدر خوشگله واییی عکس در اسلاید بعد
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
12 لایک
یعدیییییییییییییییی😭😭😭😭😭😭😭
امروز میزارم
افرین زود تا سرت را با تربرت قعط نکردم
سلام اجی خوبی من بعد از یک مدت کم برگشتم دلم برات تنگ شدهلطفا به پارت جدیدم سر بزنید 💕مرسی
سلام آبجی منم دلم واست تنگ شده😘
منمممممممم🥺🤞
سلام من روشنک یا همون(مرینت♡)هستم من از اکانت قبلیم حذف شدم ولی با یکی جدید برگشتم
ببخشید این مدت داستانت را لایک نکردم
سلام اشکال نداره😘
عالی بود آجی
مرسی ابجی
آجی پرفکت
عاایییی
اجی
مرسی عزیزم
❤