°عاشقی در مسابقه زیر زمینی°p16

جکسون=این باد ساحل و تو شب دوست دارم.آتیش روشن کنم؟ ●آره روشن کن.ذرت ها رو هم بزار روش. _ا/ت بیا اینجا بشینیم میخوام سوپرایزت کنم.+ای کاش یه کفش بهتر میپوشدم آخه خیلی سنگ داره. _فقط ۵دقیقه صبر کن تا بیاد. +نکنه یکی یه سطل آب یخ بگیره بریزه؟ _نه(خنده)... +یه سوالی خیلی وقته ذهنمو درگیر کرده که نمیدونم پرسیدنش درسته یا نه ولی میخوام بگم. _میخوای بپرسی که چرا دوران دبیرستان بهت جواب منفی دادم ولی الان دوست دارم؟ +آ... آره _یه حس هایی بهت داشتم ولی فکر کردم عاشقت نیستم. +ولی اون موقع دلمو شکوندی!....جونگ کوک ا/ت و بغل میکنه...+از کی تا حالا بغل کردن و یاد گرفتی؟ _از وقتی با تو آشنا شدم! +یه بوی خونی تو قلبم احساس میکنم که داره چکه میکنه_قلب منم دقیقا همینه! +میدونی الان دلم چی میخواد؟ دلم میخواد که بپرم تو آب و به زندگیم پایان بدم. _ولی من میخوام که تو،توی این دنیا باشی تا با من باشی...._شروع شد،دیدی بهت دروغ نگفتم. +چیه؟ کشتیه؟(تعجب) _ماهه +ماهه؟(خوشحالی) _سوپرایز شدی؟ +خیلی(لبخند) _این شب و هیچ وقت یادمون نمیره(لبخند) جکسون=ا/ت،جونگ کوک بیاین بَلال آمادست

_من برم بگیرم بیام(لبخند خرگوشی) +(لبخند) از زبون ا/ت:به ماه دوباره نگاه کردم.زندگی ماه همیشه مثل خورشید روشنه حتی در شب! ولی زندگی من و با جوهر سیاه رنگ کردن.(بغض).... _بیا،فقط داغه +داغش خوشمزست(لبخند)...+یه چیزی باید بگم که اگه نگم باعث خفگیم میشه. _چیزی شده؟چرا بغض کردی؟ +من فقط ۱۴ سالم بود که بابام من و شرط بسته. _شوخی جالبی نیست.تمومش کن(جدی) +(بلند میشه) کاش یه کابوس بود(داد) همون پسری که رو اون صندلی نشسته و داره بَلال میخوره.پدرم با پدرش شرط بسته که باهاش زندگی کنم(داد،بغض)

جکسون=اونجا چه خبره؟ کای=میرم ببینم چی شده. +کای نزدیکم نیااا وگرنه خودمو میندازم پاینن(داد) _کار احمقانه ای نکن(داد) بیا اینور +من فقط میخواستم زندگی آرومی داشته باشم ولی نداشتم و ندارم و نخواهم داشت(داد) _ ا/ت از روی صخره بیا پاینن(داد)

نتیجه چالش داریم♡و شرایط نداریم ولی حمایت کنید😊😗💜