توجه! پارت یک این داستان در کامنت های پارت دو هست
مرینت: شب شده بود رفتم خونه پیش لوکا...لوکا: مرینت؟ کجا بودی این همه وقت؟ مرینت: داشتم فکر میکردم. به این نتیجه رسیدم که همش تقصیر اگراسته لوکا: چی؟ مرینت: اون بوده که زندگی مارو به این وضع کشونده لوکا: مرینت من این چیزارو بهت نگفتم که کینه به دل بگیری مرینت: لوکا بهت گفته بودم که آدم کینه ای هستم؟ من بد جور کینه ام خصوصا برای اینی که تموم زندگیمونو از هم داشیده
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
36 لایک
عاشق داستانتم
فکر کنم تا تهش رو خوندم مرینت کاری میکنه که ادرین عاشقش شه که بتونه بباش رو نابود کنه ولی در این راه عاشق ادرین میشه و وقتی نقشش عملی شد ادرین میفهمه و دیگه مرینت رو دوست نداره اما مرینت در طول این مسیر واقعا عاشق ادرین میشه و دوباره می خواد دلشو بدست بیاره
(درست گفتم)؟
پارت بعدی رو نمیدی
سلام نیکا جون الان داستانای جدید رو دیدم مثل همیشه بهترین بهترینها 😍😍😍😍😍 ادامه بده و زیاد تر بنویس لطفا اگه مشکلی نداری 🙏🏻🌷🌷🌷🙏🏻
عالیی
عالیییییی
آجی عالیه بود ولی هممون میدونیم نقشه مرینت چیه
عالی بود آجی 😍
عالی بود❤👌🏼😁
عالی بود
من نقشه اشون رو حدس زدم .
راستی آجی میشی ؟
اره
مهسا هستم 14 ساله