اینم از پارت سیزدهم🥺💕
اینجا چقدر قشنگ بود!
با دهن باز به منظره رو به روم خیره شده بودم، به دریاچه ای که زیر نور ماه میدرخشید و گل های بنفشه ای که کنار دریاچه رشد کرده بودن.
جونگ کوک آروم گفت:
+قشنگه نه؟
با هیجان گفتم:
_خیلی قشنگه!
بعد از کمی سکوت، توی گوشم گفت:
+میخوای بریم کنار گل ها بشینیم؟
_البته.
آروم دستام رو گرفت و با هم به سمت دریاچه رفتیم، تا جایی که خودمون رو بین گل ها دیدیم.
به جونگ کوک کمک کردم و با هم کنار گل ها نشستیم، طوری که سر من روی شونش بود و اونم دستش رو روی بازوم گذاشته بود.
به آب هایی که با باد ملایم آروم در حال حرکت بودن خیره شده بودم که یهو جونگ کوک گفت:
+ا/ت، حالم بده!
سریع، از جام بلند شدم و بهش خیره شدم، با ترس گفتم:
_چیشدی؟؟
بلافاصله جونگ کوک زد زیر خنده و خودش رو روی گل های بنفشه انداخت.
با اخم مشت آرومی به بازوش زدم و گفتم:
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
46 لایک
بک بده
الان میخوام خفت کنم
خیلی عالی بود توروخدا بزار پارت بعدو اشکم دراومد چرا جای حساس کات می کنی اخه 😭😭😭😭😭😭😑😐😑😐😑😭😭😭😭
ممنون🥲😂
پارت جدید رو گذاشتم، توی صف بررسیه
پارت بعدی کی میزاری؟... ــ
دارم مینویسمش
امروز میزارم
چرااا اینجاااا تمومشششش کردیییی عررررررر 😢
🥲🥲🥲
این رمان خیلیییی قشنگه جای حساس کات کردی پارت بعدی لطفااا🥲🥲
مرسی عزیز دلمممم
چشممم
من دارم میمیرممممم تروخدااااا بگوووو چی شده؟؟؟
من امشب خوابم نمیبرههههه
تو پیوی بهم بگوووو
تروخداااا
من همیشه واسه داستان تو خیجان دارم پس اگه بهم بگی چی میشه هم بازم میخونم پس تروخدااا تو پیوی بگو🥲
ایییی نه نمیرررر
مرسی گلم
اوکی میگم ولی لطفا اسپویل نکن
و اینکه فقط در حد راهنمایی
اگه من کاریت نداشته باشم بقیه با اره برقی میوفتن دنبالت😂ولی تو رو روح جد کوک دیگه جای انقد حساس قطع نکن🥺
جرررر😂
خب اینجوری دیگه داستان جذاب نیست😔
چی گفت 😨
یا ۱۰۰ جد بی تی اس😂
پارت بعدی میفهمی
😂
عالیییییی
مرسییی💕
یا هفت جو بنگتن چی گفتتتتت
نمیره ها
بمیره باید یه قبر دونفره واس ما دوتا کنی ❤⛓
نگران نباش
پارت بعدی میفهمی🥺💕
یه سوال
تو واقعا این رمانو برای دو سه نفر فرستادی🥲
آری
یکی برا تارا یکی دیگه هم زرا بعدی هم هانا
ولی چون تستچی حساب ندارن نتونستن فالوت کنن