روز تولد تو💕💖

سلام دوستان این اولین تست من هستش امید وارم دوست داشته باشین😗❤

این داستان راجب دختر زیبای به نام آیدا محمدی هستش که۱۹سالش هست وبامادرش تویه خونه یه اجاره ای زندگی میکنن وپدرش رو تویه حادثه ازدست داده ومادرش هم سرتان خون داره وآیدا هم کارمیکنه و درس میخونه وخرج خونه رو در میاره

آیدا آیدا مادر پاشو که دانشگات دیرشده دخترم یه دفه نشستم مامان راست میگی اره دخترم برو آماده شو که ستاره منتظرته مامان ستاره از کی منتظرمه الان اومده من بهش گفتم صبر کنه تا آماده شی ممنون الان آماده میشم رفتم دست وصورتمو شستم رفتم سمت کمد لباسام در کمدو بازکردم سری دوتا دستامو گزاشتم روسرم که لباسا روسرم آوار نشن ولی خداره شکر لباسام تاشده بودند که کاره مامانم بود لباسامو تاکرده بود یه مانتوی مشکی رنگ که سفید هم توش کارشده شده بود رو پوشیدم وباشروار لی چسبان که خیلی خوشمل شده بودم رفتم جلو آینه موهامو که رنگ مشکی داشت و تازیر باسنم بود رو شونه کردم وبافتم وبا کلیپس جمعشون کردم چشمای مشکی درشت داشتم یه ریمل به موژه های بلندم زدم با یه رژ صورتی به لبای خوش فرمم زدم مقنعه هم سرم کردم رفتم پاین

بیا دخترم این و بخور دل خالی نرو دانشگاه لپ مامانمو یه بوس کردم رفتم دم در کفشای اسپورت مشکی مو پوشیدم رفتم بیرون داشتم دنبال ماشین ستاره میگشتم که دیدم رفتم سمت ماشین درو باز کردم سوار ماشین شدم که ستاره گفت سلام آیدا خانم سلام ستاره جون بزن بریم که دیرمون شد از ماشین پیاده شدم باستاره وارد دانشگاه شدیم داشتم دورو ورمو نگاه می کردم که ستاره صدام‌‌ میکنه ومیگه من میرم

من میرم بوفه خوراکی میخرم میام توهم برو اونجا رونیمکتا بشین تا بیام باشه ستاره برو منم اونجاباخوراکیا منتظرتم همینتورکه سرم زیر بود داشتم به طرف نیمکتا میرفتم نمیدونم چی شد که مهکم سرم خورد توسینه یه نفر نزدیک بود بیفتم یه جیغ بنفش زدم که یهو کمرمو گرفت و به سمت خودش کشید چشامو که باز کردم بادوتا چشمای عسلی رودیدم لا،م، ص ،ب، چه چشایی داشت خودمو از ‌توبغلش کشیدم‌ بیرون به صورت جزابش چشم دوختم لبهای گلبهی داشت و بینی خوش فرم موهای لخت بلند مشکیشم تو سورتش ریخته بود ویه بینی خوش فرم داشت که به صورتش میومد داشتم نگاش میکردم که گفت خانم حالتون خوبه دیگه نگاش نکردم سرمو انداختم پاین او گفتم خوبم معذرت می خوام حواسم نبود از کنارش رد شدم و نشستم رو نیمکتا که ستاره اومد کنارم‌ نشست آیداخوبی اره خوبم ستاره ستاره آبمیوه وکیکای که خریده بود رو داد دستم منم ازش گرفتم

اینم پارت ۱

اگه دوست داشتین نظر بدین تا پارت بعدی رو بزارم