تو دیگه تنها نیستی ۴

/از زبان جین/ ا.ت دیر کرده بود ...میترسم فرار کرده باشه گوشیم رو در آوردم و زنگ زدم به یونگی جین: یونگی ا.ت کجاس؟ فرار کرده؟ یونگی: نه فرار نکرده نگران نباش الان میام خونه توضیح میدم جین : باشه گوشی رو قطع کردم بعد از ده دقیقه ا.ت رو با یه وضعیت خیلی بدی دیدم یا خود خدااااااااااا جین: یاااااااا حضرت پی دی نیم این چه قیافه ایه؟ چرا از دماغت خون میاد چرا زیر چشمت کبوده چرا پات تو گچه؟ یا خدااااااااا چه دانشگاهی رفتی تو ا.ت: دیوانه شدی آیا؟ حضرت پی دی نیم کیه؟ تو دانشگاه دعوا کردم هم زدم هم خوردم مهم نیس حالا هم لطفا برو کنار میخوام برم حموم جین: ب.ب.ب.اشه برو ا&ز زبان ا.ت& رفتم حموم و حدود یه ساعتی تو حموم بودم اما از شر اون همه کثیفی راحت شدم از حموم رفتم بیرون و یه بولیز آستین دار مشکی پوشیدم که پشتش شنل داشت با یه شلوار مشکی با گلهای طوسی یه ماسک صورت هم گذاشتم و رفتم بیرون که آب بخورم که یکدفعه... 😒😒😒

تو راهرو بودم که یکی جیغ زد ( اینم بگم صداش مردونه بود) برگشتم طرفش که دیدم افتاد زمین با بی خیالی رفتم تو آشپزخونه و یه لیوان برداشتم و آب خوردم و برگشتم که دیدم ۶ نفر بالا سر اون یاروعه‌ که جیغ زد وایسادم یکی هم داره آب قند بهش میده اونی که جیغ زدگفت: جن بود یه لباس مشکی پوشیده بود با یه صورت خیلی سفیدددددد هزار تا سکته زدم یااااااا خداااااااااااااا جننننننننننننننننن جین اون جن پشت سرتهههههههههههههههههههههههههه و دوباره غش کرد جین به من نگاه کرد و یهو پرید عقب جین: جیغغغغغغغ این چه ریخت و قیافه ایه منم فکر کردم روح یا جنی چیزی هستی اه بقیه هم به من نگاه کردن و همه از ترس رفتن پیش جین ا.ت: من به نظر بقیه کاری ندارم واسه دل خودمه‌ راستی به اون دوستتون که افتاده زمین یه لیوان چایی با نبات بهش بدی خوب میشه (از زبان ا.ت) رفتم تو اتاقم و به قیافم‌ نگاه کردم واقعا شکل جن بودم با ماسک صورتم‌ ماسک رو برداشتم و خودمو انداختم رو تخت و مشغول گوشی بازی شدم ... %۲ سال بعد %

استراحت😊😊😊

%دو سال بعد% هوسوک: ا.تتتتتتتتتتتت گوشیممممممممم رو بدههههههههههه ا.ت: نمیدمممممم هوسوک: د لامصب بیا پایین حداقل بخاطر جون خودت میوفتی زمین میمیری من باید توضیح بدم ا.ت: نگران نباش اگه به من باشه از پشت بوم نمیافتم الان میخوام بدونم داشتی تو گوشی چیکار میکردی که می خندیدی هوسوک: ترو جان من نروووووووووو ا.ت: میرممممممممممممم جین: اینجا چه خبره روانی شدین شماها هوسوک: جین ا.ت گوشیم رو گرفته میخواد من رو چک کنه ا.ت: خوب میکنم معلوم نیست تو گوشیت چی کار میکنی جین: هوسوک تو کلید اینجا رو نداری هوسوک: نه ندارم ا.ت ازم گرفت ^از زبان هوسوک^ جین کلید خودش رو بهم داد و درو باز کردم ا.ت: فکر کردی میتونی منو بگیری؟ 😜 ا.ت پرید رو درخت که یهو.....😭😭😭😭😨😨😨😨😱😱😱😱😰😰😰😰😰