❤❤❤❤❤❤❤🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹❤😍
آدرین بود!!! انگار دنیا رو سرم خر*اب شد پاشدم و نا خودآگاه قطره اشک&ی از گو٪نم پایین اومد آدرین:مری الان اش£ک شوق£ه_......._مری تو از اولم عش£ق من بودی الان بیشتر شدی[]دروغ*$گو😬[]_الکی نگو_دروع&م کجا بود😂_میخوای از نشانه های عاش&قیت بگم_بگو می شنوم😎_تو دلم گفتم:پسره ی پ&رو گفتم:پرستارا رو مجبور کردی بیه&وشم کنن_برای اینکه استراحت کنی😂_پس این چی میگی؟!رفتم قدم بزنم جلو راهم میگری اذی&ی$ت میکنی!_جن*به نداری دیگه_پر*و_پس فقط یه راه برای اص&باتش می مونه 😈_آآ....ددری..ن می خوای چی کار کنی😥_میفهمی😈جلو رفتم و بارهر قدم به عقب میرفت که خورد به دیوار مرینت:آخ آاااااا[]از اون آهای آسریتی😂[]آدرین:اومدم جلودوتا دستم دور ورش گذاشتم و صورتم نزدیکش کردم طوری که نف٪س هامون بهم می خورد😎😈مرینت:آدرین صورتشو جلو آورد
_آدرین می خوای چیکار کنی😥_فقط یه بو#سه ی ۳ هفته ای _۳ هفته زیاد نیست🧐_داری کشش میدی بانو _صورتش نزدیک تر کرد و لب٪اش نزدیک ل@بم کرد و بوس$ید و بعد۳ دقیقه ول کرد_ بهتره بریم تا کسی نیومده_خیلیییی بیع€شوری_فردا بیام دنبال باهم بریم مدرسه😎_لازم نکرده😑_فردا میبنمت می خواستم بازم بح&ث با آدرین کش بدم اما می دونستم فایده ای نداره پس گفتم:آآآآآه باشه😑_خب پلگ و تیکی کجان؟🧐_چه می دونم_حتما رفتن خوش گذرونی بیا ماهم بریم قدم بزنیم بانو🥺/مرینت:چشمات اونجور نکن ااااه باشه😐_قرب&ون بانوی بی احس&اسم بشم مرینت:بچه پر$و😬 آدرین:در حالی که داشتیم قدم میزدیم
در حالی که قدم میزدیم آدرین گفت:مری _هوم_بهتره رفت آمد به خونه های هم دیگه رو بیشتر کنیم هرچی باشه چند وقت دیگه قرار زیر به سقف زندگی کنیم😂_بیع#شور و افتادم دنبالش آدرین:آقا شوخی کردم ببخشید مغذرت مذرت می خوام😂😂/_ایندفعه هم می بخشم آگرست ولی دیگه تکرار نشه_ اههه اینطوریه😈نشونت میدم😈 و شروع کردم به قلقلک دادنش_آآدد...ر..ین...ن..ک.ن دارم می..می.رم اهو اهو🤢[]سرف*ه[] آدرین:ببخشیدا پرنسس اما باید اد*ب بشید مرینت:خب حال^یت میکنم و خودم انداختم آدرین: مربنت داشت می افتاد گرعتمش مرینت مم..ر.یت😓 وای خدا اگه بلایی سرش اومده باشه[]در جای دیگر[]تیکی:پلگ خیلی پنیر خوردیم بهتره برگردیم پلگ: قندعسل فقط یه دونه دیگه بخورم اومدم🧀****:دز^د دز^د پنیرام برد تیکی: پلگ فرار کن😓 پلگ:بدو بریم قند عسل😓[]درجای دیگر[]آدرین:مرینت تروخدا پاشو مرینت:خب کافیه دیگه چشمام باز کردم و گفتم:گو^ل خوردی😝آدرین:پرنسس تومن نیمه جون کردی😢مرینت:آخی دلم براش سو^خت و جلو رفتم وگفتم: ببخشید آدرین: به قول خودت گو^ل خوردی😝نمی بخشم و شروع کردم به قلقلک دانش مرینت:آدرین داره حالم بهم می خوره تورو خدا بس کن🤢😢آدرین:نه حالا حالا باید ادب بشی😝مرینت:اهو اهو اهو اهو اهو آدرین:آزادی و بوس£ه به گون$ش زدم😘 مرینت:پسره ی****//خودتون یه چیزی جاش بزارید//آدرین:پلگ تیکی خیلی وقته نیسن مرینت:اوهوم نگرانم آدرین:منم پلگ: آدرین و سریع رفتم زیر کتش آدرین: چی شده ؟!تیکی :مرینت و رفتم مشتش مرینت آدرین:چی شده؟! تیکی:خب راستش آقا پلگ من دعوت کرد😓بریم پنیر دز^دی مرینت:نگو قبول کردی که عص&بانی میشم تیکی: قبول کردم😓آدرین:مرینت آروم باش بخاطر من جو€ش نزن مرینت:آآااااااههه باشه😬و روم کردم اون ور آدرین:دید چیکار کردید پلگ:ببخ..آدرین:حرف نباشه مرینت خانمم خانومی مرینت:ها
آدرین:بانو شب شده بریم خونه؟🤨مرینت:تو برو من خسته ام تیکی:مرینت هنوز ناراحتی😢مرینت:نه پس خوش حالم تیکی:خواهش میکنم من ببخش🥺مرینت:اااااااه باشه ولی به یه ش^رت قول بده دیگه تکرار نشه😤تیکی:قول میدم مرینت:بیا اینجا به بینم پلگ:آخی چه رمانت*یک آدرین:پلگ تو الان داری گر^یه میکنی؟!😂 پلگ: کی من من گ^ریه آدرین:باشه بابا تو گفتی منم باورم کردم تیکی:بهتره بریم خونه هوا تاریک شده بریم آدرین:تا فردا بانو مرینت:میبینمت پیشی تیکی اسپانسن❤&در جای دیگر& گابریل:این آخرین نقشه ی منه ناتالی با این نقشه مطمئنم می تونیم امیلی برگردونیم و اون نوجوانان بی عق^ل نا^بودکنیم &هی خیلی پر^و شدی ها گابریل:ببین بچه یه کاری نکن نورا:می خوای امیلی دیگه برنگرده گابریل:باشه بابا ببخشید ناتالی:اه حیف شد دیگه نمی تونم پیشه گابی جونم بمونم&گابریل:نقشه اینه..................&بعدا میفهمیت😉&
][فردا][حاک ماث:مایورا وقت نقشه است مایورا:سنتی ماسنتر آماده است قربان حاک ماث:به شکل لایلا درش بیار مایورا:چشم حاک ماث:انیلی عزی^زم انروز برت میگردونم هاهاهاها مرینت:هااااممم][خمیازه][ تیکی:مرینت مرینت لایلا باز شر^ور شده مرینت:تیکی اسپانسن رفتم رو ساختمون کت نوار: سلام مای لیدی لیدی باگ:سلام پیشی آدرین رفت جلو که بکدفعععه ][برو نتیجه ❤ حمایتا خیلی کم شده من دو پارت از ۲۲ گذاشتم که لایکای هردو شون سرهم شد۱۰ لایک😢
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عاشق داستانتم و زود بزار وگرنه
چشم😅
داستانت عالیه به لایک ها اهمیت نده
اگه توجه نکنی و داستانت را بنویسی تا اینطوری لایکت بیشتر و دنبال کردن بیشتر من تازه عضد شدم من روشنکم
مرسی حتما به نصیحتت توجه میکنم
پارت ٢٣ رو دوبار ساختی
دوباره گذاشتم تا یکیشون منتشر بشه
تورا پارت24 را بررسی کردم
مرسی
عالی بود آجی 🧡
خیلی حال کردم تو این پارت 🤩
مرسیییی🌹
منم
عالی نورا (✷‿✷)
مرسی آجی^^●
عالییییییی
مرسییی
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
مرسییییییییییی🥰😍
عالی😍😍😍
آبجی میخوای تبلیغ کنم داستانت رو؟؟؟
مرررسییی عشقم😘
هر جور خودت می خوای آجی
میکنمممم😍😍😍😍😍🥰😍😍😍😍😍😍😍😍😍
مرسییی من مال شمارا میکنم
😘❤️
خودم منتشر ش کردم
مرسییب😍😘