💚ترجیح می دم بد باشم💚پ²

از زبان جسیکا : عجیب بود هیچکس به جز من و اون دوقلو های خ.فّ.ت بار شرکت داوطلب نشدن، انگار می ترسیدن

بعداز اینکه مدیر به اتاقش رفت من هم اتاقش رفتم میخواستم درباره ی مسابقه سوال کنم که با صحنه ی خیلی عجیبی مواجه شدم😶😶😶😶😞😭

از گوشه ی در نگاه میکردم انگار مدیر خود مدیر نبود و مدیری که بود مدیر واقعی بود اما اون نبود(گفتم که خیلی عجیب بوووود)

یه ادم کو چولو بود که با نفس عمیق چیز هایی از دهن مدیر اصلی که روی زمین ولو شده بود در می اومد و میرفت داخل ادم کوچولو

تا حدودی ترسیدم اما بعد فهمیدم یه کاسه ای زیر نیم کاسه است 🙁

بعد آدمای کوچولو تبدیل به مدیر شد درحالیکه مدیر اصلی روی زمین ولو شده بود، ادم کوچولو اومد سمت در من خواستم قایم شم ولی موفق نشدم😕بعد اومد جلوم و گفت به مسابقه خوش اومدی فضولیکا«مخلوط فضول و جسیکا»