دزدی به نام عشق پارت۶

هیچ چیز بدی توش نیست پس رد نکن

سانا:نههه هه سو نمیررررر نمیرر هه سو چشماشو باز کرد(چقد خوف)هه سو:این جا چه خبزه؟؟تهیونگ:😑😑خبب..تو تیر خوردی هه سو:چی؟منکه حالم خیلی خوبه! نایون:جم کنین بریم پس😂🤣🤣رفتیم خونه کریستین:بچه ها بیاین بریم ساحل....میا:باشه بریمم...

هه سو: خب دیگه من خوب شدم میتونیم بریمم؟؟ نایون: اره بریم ساحلللللل میا: نریم ساحلللللل هه سو: چرا بریممممم میا: باشا بریممممم حالا بزار بریم خونه لباس بپوشیم بریم رفتیم خونه لباس پوشیدیم رفتیم ساحل هه سو:وایی راکت! تنیس ساحلی! میا میای بازی کنیم؟ میا: حتما جیسو هم داوری میکرد و هی میگفت شوت تو دروازه حالا کو دروازه ای😂😂 جیمین: هه سو میشه راکتت رو ی لحظه بدی به من؟ هه سو: حتما چرا که نه😊جیمین: تنکس جیمین توپو زد تو راکت من بعد پرت شد اونور ما هردو افتادیم زمین و خندیدیم😅😅😅 بعد نشستیم روی صندلی که ابمیوه بخوریم یهو تهیونگ خودشو نزدیک هه سو کرد و دستاشو گرفت... هه سو تو دلش: تو چه مرگته😑 هه سو: باشه باشه ازدواج میکنی. نایون:شوگا ببین این نزدیکیا هتل هست بریم اونجا؟

شوگا: آره اون طرف ساحله قایق میگیرم بریم میا: اوکی بعدش قایق اومد و میخواستیم سوار شیم و چشمامون رو از پشت بستن و دیگا نفهمیدیم چیشد

به هوش اومدیم و دیدیم توی ی اتاقک به هم ریخته به صندلی بستنمون! میا:ما کجاییم؟ جیمین: نمیدونم ی مشت خر احتمالا گروگان گرفتنمون. تو حالت خوبه؟؟ میا: نه خیلی تشنمه یهو ی مرده اومد وـ..

شرایط پارت بعد لایک: بالای۵ کامنت: ۱٠ بازدید: ۲٠ والپیپر

اسـ اضافه