
ناظر توروخدا منتشر کن بقران هیچی نداره...
خب گایز همونطور ک تست قبلیمو خوندید اسم داستان عوض شده...خب بریم بخونیم:))
روی نرده ها نشستم و از پله ها سر خوردم... هر چقدرم این کارو بکنم هیچوقتت تکراری نمیشه :))... ا/ت:[خببب وقت خوشگذرونیه]و دستامو بهم زدم... بعد به سمت مخفیگاهم رفتم و ترقه هایی که خریده بودم و برداشتم و وارد حیاط شدم... *** با خوشحالی به اسمون خیره شده بودم...در عین حال توی حیاط قدم میزدم که یه دفعه به یکی خوردم... بهش نگاه کردم...چه اخم بزرگی توی صورتش بود...معلوم بود از اون مردای جدیه...اما اینجا چکار میکنه...
ا/ت:[معذرت میخوام...]و تعظیم کوچکی کردم...اما اون جواب نداد و فقط بهم خیره شد...داشت سر تاپامو انالیز میکرد...بایدم اینکارو میکرد...اخه من دختر یه خونواده خیلی محترمیم...اما خودم خیلی شیطونم و الان لباسام خیلی کثیف بود... همون موقع بابا اومد... بابا:[اوه...میبینم که با دخترم اشنا شدید...ا/ت زود لباستو عوض کن بیا ...] چشمی زیر لب گفتم و به سمت اتاقم به راه افتادم... همون موقع مامانمو دیدم که مثل سیندرلا از پله پایین میومد...چه اداب مسخره ای...همش لباسای بلند باید بپوشی...باید مثل پرنسسا راه بری...خیلی رومخه... مامان ا/ت:[زود برو لباسی که رو تخت هست و بپوش...] ا/ت:[اما...] مامان ا/ت:[اما نداره...سریع...]
*** یجور بهم زل زده بود انگار میخواست بخورتم... اصلا به حرفاشون توجه نمیکردم... *** همینجور توی شوک مونده بودم... ا/ت:[چی؟] بابای ا/ت:[همین که گفتم، تو باید با اقای جانگ ازدواج کنی!] ا/ت:[اما...من نمیخوام] مامان ا/ت:[مگه دست توعه دختره...] تا مامانم اومد حرفشو کامل کنه موهامو باز کردم و پریشون کردم...میدونستم که مامانم خیلی از این حرکت بدش میاد...
ا/ت:[من نمیخواممم...] اما همه چیز طبق انتظارم پیش نرفت... همون پسره اومد دستمو گرفت و به سمت گرفت و به سمت اتاقم توی طبقه بالا برد... منو روی صندلی نشوند و نذاشت بلند شم... کشمو و از دستم گرفت و با شونه ی روی میز موهامو شونه کرد... بعدش موهامو بالا بست و از اتاق خارج شد...
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
وای آجی ببخشید چند وقت طولانی نبودم تستاتو ندیدم😭😭
عالی بود❤
پارت بعد
عاااااالی
جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
من چقد خوشبختم من چقد خوشحالم 😅😍😍😍😍
یسسسسسسسسسسسس 🥲ادامه اش بدیا🥲وگرنه من میدونم و تو🥲داستان مورد علاقممممممممهههه🥲🍭🤍
مرسییییی
لطفا ب اون یکی داستانمم سر بزن
*ژانرش خی**نتیه:)
حتماااااااااااااااا🥲🤍🍭
فووووووووووووووووق العاااااااااااااااااده قشنگ بود ♥️♥️♥️ 🌆 با سه تا اکانتم فالوت می کنم ✌️ ادامه بده 💝
مرسیی
لطفا داسان دیگمم بخون:)
لایکم یادت نره هانی
با سه تا اکانتم لایکی 😙
پارت دو کوووووو 😠😠؟؟؟
عالی:)
مرسی
کل تستچی رو زیر و رو کردم تا پیداتتت کردممنم خداونداااا شکرتتتت😐💔
خداروشکررر
یادت باشه عزیزم اسم اکانت من کلاا S . M هست
*بعضیا فک میکنن بخاطر کمپانیه اس امه اما اول اسم و فامیلمه:)
مرسیی عزیزم واقعا عالیه داستانت حتما ادامش بده تو عالی هستی💙💜🍫💪
بلاخره پیدات کردم💕
هعیی
خوش اومدیی
خوش حالم ک پیدام کردی:)
گم ت کرده بودم خدا کنه دیگه اکانتت نپره❣
اگرم اکانتم پرید و یا گمم کردی S . M و سرچ کن...چون همیشه اسم اکانتم اینه
اگ نیومد یا اکانتم پریده یا دیگ برنمیگردم...
بر نمی گردم نداریم این گزینه رو خط بزن
چشمم
عالی بود🤩🤩
مرسيي:)^^
♥♥♥♥🤩