
منو روی صندلی نشوند خودشم سریع سوار شد قلبم داشت از جاش در میوند.مارسل:مرینت حالت خوبه؟چیزیت که نشد؟مرینت:م..من..خوبم.مارسل سریع ماشین روشن کرد راه افتاد سمت خونه منم که حلاک بودم روی صندلی لم داده بودم.مارسل:از این به بعد هرجا میری خودم میرسونمت.سرمو تکون دادم ساعت نزدیک هشت بود که گوشیم زنگ خورد چشمامو از ساعت برداشتم به گوشیم که اسم کاگامی روش بود خیره شدم..مرینت:الو.کاگامی:سلام مری من میخوهم بیا خونتون مامان بابام دارن میرن مسافرت میشه؟مرینت:البته ولی چرا پیش ادرین نمیری؟کاگامی:مگه بهت نگفتم؟مرینت:نه.کاگامی:اون رفته ژاپن.مرینت:ژاپن؟چرا؟کاگامی:حالا میام برات توضیح میدم.مرینت:باشه ولی مارسلم پیش ماست!باز تو سختت نباشه!؟کاگامی:اممم نمیدونم مری من خونه هم نمیتونم تنها باشم .مرینت:من میگم امشب بیا اگه دیدی سخته از فردا من میام پیش تو.کاگامی:باشه پس من راه بیوفتم .مرینت:باشه بای.کاگامی:بای. گوشی قطع کردم .مارسل:اجی کی بود؟مرینت:کاگامی بود مامان باباش رفتن مسافرت میخواد بیاد خونه ما اگه سختش بود از فردا من برم خونشون.مارسل:به خاطر من سختشه؟مرینت:پنپه به خاطر من تازه اون بابا خیلی خوب باهم کنار میان باهم خوبن ولی ترو حتی یک بارم ندیده.مارسل:من زیاد شخت نمیگیرم فقط برای شام میام پایین خوبه؟مرینت:مسی.مارسل:تو خیلی کم حرفی بابا تو قراره خواننده شی یکم حرف بزن.مرینت:نمیتونم.
درم در ایستاده بودم کاگامی پیام داده بود نزدیکه که از دور صدلش اومد.کاگامی:مرییییی.مرینت:سلام کاگامی:سلام .مرینت:بریم داخل.در باز کرد باهم رفتیم تو.سابین:کاگامی جان خوش اومدی عزیزم.تام:دلم برات تنگ شده بود.کاگامی:.منم همینتو ممنون که اجازه دادین اینجا بمونم.سابین:این چه حرفیه دخترا شما برید بالا.مرینت:مارسل کوش؟سابین:رفته حمام.مرینت:باش.دست کاگامی گرفتم بردم تو اتاق.کاگامی:یه سوال چرا لباس بیرونی تنته؟مرینت:با مارسل بودم بیرون.در کمد باز کردم یه تاپ مشکی که روش عکس پنجه گربه بود پوشیدم با شروار ستش موهامم دم اسبی بستم.کاگامی:وا توهم از اینا داری!مرینت:اره خوب.کاگامی#اخه ادرینم داره فقط برای اون تیشرته.مرینت:عجب بازی میکنی؟کاگامی:البته ولی باید موتور سواری باشه ها.مرینت:باش...........سابین:دخترا بیاید وقت شامه.کاگامی:وای نجاتم داد وگرنه تو منو با خاک یک سان میکردی.مرینت:بلندشو بریم پایین.باهم رفتیم پایین سفره چیدیم.مرینت:مرینت مارسل کوش؟تام:رفته نوشیدنی بخره.که گوشی کاگامی زنگ خورد یه ببخشید گفت رفت سمت بالکن که زنگ خونه هم صداش در اوند در باز کردن مارسل با دست پر اومد داخل یه پلاستیک از دستش گرفتم بردم دادم بابا.بعدم رفتم سمت بالکن.انگار داشت گریه میکرد.!در بالکن باز کردم رفتم طرفش.کاگامی:ازت متنفرم متنفر.....بعدم گوشی قطع کرد نشست روی زمین.مرینت:چی شده؟کاگامی:میخوان منو بفرستن پیش زنداییم من ازش بدم میاد مگه زوره؟دو زانو نشستم جلوش....
تمام ممنون که خوندی برو بعدی چالش
چالش:بهترین انیمه که دیدی چی بود؟ خودم Belleفالو فالو
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالییییییییییییییییییی
عالی
مرسی
عالی بود مثل همیشه
ج چ: انمیه مبصر کلاس ما پیشخدمته...
راستی آجی چالشت رو تو نتیجه بزار کع بازدید بخور......
مسی
میدونم ولی خوب یه مشکل پیش اومد نشد😅
عالییییی بود
جواب چالش:راستیتش خیلی انیمه نمی بینم
مسی
عالی بوددددد😄
نمی دونم چرا وقتی کاگامی تو داستان ها هست من یه ظاهر دیگه ازش تصور می کنم😐
مرسی
😂😂😂
ج چ قلعه متحرک هاول
کیمتسو نو یایبا
نام تو فرزندان گرگ توکیو غول اتک آن تایتان ناکجا آباد موعود دارلینگ من در فرنکس سفید برفی با موهای قرمز
ممنون
افسانه امیر ارسلان
فرزندان آب و هوا
ماکیا زمانی که شکوفه ها گل میشود
دیگه یادم نیست
مسی
قربونت
عالی
ج چ : نام تو خیلی قشنگ بود
ممنون
عالی آجی
ج چ: نوراگامی....مبصر کلاس ما پیشخدمته...سگ های ولگرد بانگو..افسانه امیر ارسلان
مسی
عالیییییی بود💜
جچ:من زیاد انیمه نمی بینم😐
مسی
اه من فقط برای ایده گرفتن میبینم😐✌️