
سلام بچه ها اینم از پارت ۱۰ راستی پارت ۹ رو تعداد کمی خوندن برید بخونین
از زبان اپریل : من تازه داشت خوابم میبرد که هی صدا میومد وقتی رفتم بیرون صدای جولیکا بود داشت تو خواب با خودش حرف میزد دیگه دووم نیوردم که اینجوری ببینمش رفتم و تمام تمرکزم و کردم تا ببینم چه خوابی میبینه
اون داشت خواب میدید که همه ازش نا امید شدن حتی ما و وقتی پشت سرش رو نگاه کرد یکی مثل خودش خودش اما از سر تا پا سیاه رو دید ( پوستش مثل پوست جولیکا بود ها ولی همه چیزش سیاه بود ) اون به جولیکا گفت از این به بعد جای تو اینجا نیست
و شمشیرش رو آورد که جولیکا رو بکشه که یهو جولیکا از خواب پرید و منم بالا سرش بودم تا منو دید میخواست جیغ بزنه
که من آرومش کردم و بعد از اون کم کم خوابش گرفت و خوابید صبح که شد من این موضوع رو با کارای در میون گذاشتم از زبان کارای : جولیکا راست میگه این یه خواب معمولی نیست
از زبان لئو : ما اونشب باید جای اصلی بکستر استاک من«همون پشه هه تو قسمت پنج فصل ۱ همون آدم مو فر فریه که مایکی تو اون قسمت اون دستگاه موزیک دانی رو گم میکنه» رو پیدا میکردیم چون اون ظاهرا دوباره داشت برای پنجه ببری کار میکرد
از زبان جولیکا : باید بریم تا دیر نشده ولی ماشین خرابه چیکار کنیم ؟از زبان جولیا : وایسا من یه عالمه موتور خفن دارم از زبان راف : واقعا بهم نگفته بودی از زبان جولیا : خیلی چیزا هست که تو در مورد من نمیدونی و من و راف خندیدیم
از زبان جولیکا: خوبه پس میشه ازش استفاده کرد از زبان جولیا : تازه یه سری قابلیت خاص هم داره از زبان راف : این عالیه قطعا عاشق این موتور ها میشم
از زبان لئو : جولیکا بهتره که تو نیای - چی؟ چرا؟ - چون تو حسابی خسته ای از زبان جولیا : خواهر لئوناردو راست میگه -باشه -خب بریم بعداً میبینمت این پارت ادامه دارد « قراره هیجان انگیز شه »............
خب دوست داشتین

لطفا لایک کنید و کامنت بذارید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عاجی یه چند روزه نیستی
آره نبودم درس هام
درس هام نمیزارن
اره خیلی سخته
وایییییییی پارتتتت بعععععددددددددد
حتما میزارم
گذاشتم ولی تو مرحله برررسی
سلام پارت ۱۱ رو برسی و منتشر کردم 💖💖