15 اسلاید صحیح/غلط توسط: ♡soyun♡ انتشار: 3 سال پیش 2,432 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
*چی شد اقای دکتر ا.ت حالش خوبه؟؟؟ (علامت دکتر$) $اممم راستش الان باید ببریمشون اتاق عمل *چ..چی اتاق عع..عمل برای چی؟؟ $ایشون بخاطر فشار عصبی که بهشونوارد شده خونریزی مغزی کردن قبلا سابقه خونریزی مغزی داشتن؟؟ *چییی؟ خونریزی مغزی نمیدونم به من چیزی نگفته فقط گفته ی وقتایی حالش بد میشده چیزی راجب این به من نگفته $بله ایشون سابقه خونریزیمغزی دارن مث اینکه این دفعه هم فشار عصبی زیادی بهشون وارد شده که این اتفاق افتاده حالا ما ایشون به اتاق عمل میبریم فقط میتونم بگم براشون دعا کنید و خودتونو اماده هر چیزی کنید
اینو که دکتر گف حس کردم دنیا داره دور سرم میچرخه جین:بگیرینش بزاریدش رو صندلیییی همشون اومدن سمتم کمکم کردن بشینم هیچی نمیتونستم بگم نامی :حالش اصلا خوب نیس جیمین ی لیوان اب براش بیار جیمین :باشه شوگا :منو نگا پسر نگرااان نباش اون دختره خیلییی قوییه اون به این زودیا ترکت نمیکنه این کارو نکن با خودت اگر چشماشو باز کنه تو رو تو این حال ببینه که حالش بدتر میشه از زبون ته ته یهو دیدم کوک سرشو با دوتا دستاش گرفت و سعی کرد گریشو کنترل کنه اما نمیتونست که جین هیونگ رفت و بغلش کرد و تو بغل هیونگکلی گریه کرد ته:گریه کن بزار خالی شی اصلا کی گفته مرد گریه نمیکنه گریه هاتو بکن که وقتی ا.ت بهوش اومد جلوی اون اینکارو نکنی که حالش بدتر شه
*ن..نه من ح..حالم خوبه ا.ت هم خوب میشه ا..اون منو تنها نمیزاره چون دلش نمیاد جیهوپ:معلومه که تنهات نمیزاره تو هنوز نفهمیدی اون دختر عاشقته به خاطر تو هم که شده از اون اتاق سالم بیرون میاد به من اعتماد کن
چند ساعت گذشت از زبون کوک بالاخره دکتر از اتاق عمل اومد بیرون *چ...چی شد اقای دکتر بگید که ا.ت حالش خوبه $خب اممم متاسفم ولی ما مریضو از دست دادیم😔😔😔 *چیییی نهههههه
یهو کوک از خاب میپرههه😂😂😂ها ها ها
چ حالی میده
چالش:وقتی پارت قبلیو خوندی چ حالی شدی؟؟
ته:چی شده کوک حالت خوبه *چ..چی شد؟ ا.ت نیومد بیرون؟؟ جیمین :نه هنوز عمل تموم نشده اروم باش هوووف ی نفس عمیق کشیدم که یهو دکتر اومد *چی شد اقا دکتر حالش خوبه؟؟ $امم خب ما تونستیم خونریزی رو مهار کنیم و عمل با موفقیت انجام شد یکم دیگه هم بیمار رو میبرن بخش میتونین برید و ببینیدش فقط نسبتتون با این خانم چیه؟؟ *اممم نامزدشم $ خانوادش نمیان؟؟ *ام راستش کسی رو نداره پدر مادرش تو بچگی مردن $ اها خب مشکلی نیس بازم بلا به دور باشه * ممنون
اخیششش ی نفس عمیق کشیدم این چند ساعت عذاب اور تموم شد
بالاخره ا.ت رو بردن بخش و گذاشتن من برم پیشش رفتم پیشش و کنار تختش نشستم و دست بیجونشو توی دستم گرفتم دیدنش توی این حال برام خیلی عذاب اور بود
دستاش یخخخ بودنن بغص گلومو گرف که یاد حرف هیونگ افتادم (تهته:گریه کن بزار خالی شی اصلا کی گفته مرد گریه نمیکنه گریه هاتو بکن که وقتی ا.ت بهوش اومد جلوی اون اینکارو نکنی که حالش بدتر شه) به خودم اومدم ساعت ها نگاش کردم که نفهمیدم کی خابم برد
صبح شده بود از خاب بیدار شدم ا.ت هنوز بهوش نیومده بود پرستار اومده بود تا سرمش رو عوض کن
وقتی رف دیدم ا.ت داره بهوش میاد انگار نور خورشید چشماشو اذیتمیکرد و نمیتونست چمشاشو باز کنه سریع بلند شدم و پرده رو کشیدم که نور نیاد تو اتاق و سریع دکتر رو خبر کردم دکتر اومد و معاینش کرد $ یکم دیگه بهوش میان سعی کنید خسته نشه *چشم ممنون $ خواهش میکنم اگر چیزی شد منو خبر کنید *چشم دکتر رف دیدم ا.ت چشماشو باز کرد از زبون ا.ت ی صداهایی دور و اطرافم بودم نمیتونستم چشمامو باز کنم بعد از چند دقیقه حس کردم توانایی بیدار شدن و پیدا کردم یواش چشمامو باز کردم من کجا بودم؟؟؟ £ای...اینجا کجاس؟ اخخخخ *چی شد؟ حالت خوبه ع.ش.ق.م اروم باش اینجا بیمارستانه £ب..بیمارستان؟ م...من بیمارستان چکار میکنم؟؟؟ *اروم باش چیزی نیس تو خونریزی مغزی کردی نباید خودتو خسته کنی £چ..چیییی من چم شدهههه *گفتم اروم بااااش نباید خسته بشی وگرنه پرستار رو صدا میکنم بیاد بهت ارام بخش بزنه ها
£ب...باشه م...من چطور اون اتفاق برام افتاد؟؟ *نمیدونم اومدم تو اتاق دیدم داری هذیون میگی یهو با جیغ از خاب پریدی بعد تو چشام نگا کردیو از حال رفتی وقتی رسوندمت بیمارستان دکتر گف که خونریزی مغزی کردی نگران نباش زود حالت خوب میشه منکنارتم
*ا.ت ی چیزی بپرسم؟؟ £اوهوم *تو سابقه خونریزی مغزی داری؟؟ £😔😔😔اره تو همون تصادفی که پدر مادرم توشون مردن *چرا بهم چیزی نگفتی؟؟ £نمییدونم شاید چون خودمم فراموشش کردم *خیلی دوست دارم £منم🥺💗
از زبون خاله ا.ت باید ی فکری میکردم تا دختره همه چیو نفهمیده اون برگه هارو بدم امضا کنه اووووف فقط پدر احمق ماروووو ۳ تا بچه داره بعد تماااام اموالشو زده به اسم ا.ت اوووف دارم دیوونه میشم ٪مامان یکم بشین سرم گیج رف خب من امار گرفتم دختره حالش بد شده بردنش بیمارستان حالا حالاها چیزی نمیفهمه ×چییی بیمارستان چرا زودتر نمیگی پسره خل و چل خب تا حالش خوب نیس و حواسش سره جاش نیس یکی رو میفرستیم این برگه هارو ببره تا اون امضا کنه ٪راااستی چقد خرممم مننن × به عمه اات رفتی دیگه
از زبون کوک خداروشکر دکتر گف حالش داره بهتر میشه سوپشو بهش دادم الانم خابه از دیشب تا حالا درست نخابیده بودم دیگه نمیکشیدم در باز شد هیونگا بودن نامی :پسر زیر چشات گود شده نمیخای بری خونه یکم استراحت کنی؟؟ *نه میترسم ادرس اینجارم پیدا کنن بیان ا.ت رو اذیت کنن دوباره حالش بد شده تنهاش نمیزارم جیمین:تو برو یکم استراحت کن من ته ته اینجاییم پیش ا.ت *اما شوگا:اما و کوفت پاشو بریم چشات عین کاسه خون شده بدو این دوتا حواسشون هست دیگههه بیا بریم *باشه دیگه نمیتونستم چیزی بگم با هیونگا رفتم خونه تا رسیدم لباسامو عوض کردم و رو تختم ولو شدم انقد خسته بودم که میتونستم یکسال بخابم اما نگرانی ا.ت نمیزاشت بخابم انقد فک کردم که نفهمیدم کی خابم بردددد
از زبون ا.ت
چشامو باز کردم انگار نصفه شب بود کوک نبود یعنی کجا رفته که دیدم در اتاق باز شدم حتما کوکیمه که دیوم ی مرد نقاب پوش اومد داخل خیلی ترسیدم درو قفل کرد تا خاستم داد بزنم بالشت زیر سرمو گرفت و گذاشت رو دهنمو داشت خفم میکرد کلی دست و پا زدم مث اینکه دیگه واقعا داشتم میمردم که یهو ی صدای وحشتناک اومد از دید جیمین ته یکم حالش بد شد بردمش یکم هوا بخوره اومدیم بریم پیش ا.ت که دیدیم در قفله پرستارو صدا کردیم گف نمیدونم گوشمو نزدیک در کردم ی صداهایی میومد با تموم زورم کوبیدم به در که درو بشکونم که باز شد دیدم ی مرد نقاب پوش ی بالشت گذاشته رو صورت ا.ت چیمی:ت...تو داری چکار میکنی عوضی تهیونگ رف که بزنتش یهو ی تفنگ از تو جیبش دراورد گرفت سمتمون مرد نقاب پوش :نزدیک بشید هم شما رو میکشم هم این دختررو تهیونگ رف کنار اونم فرار کرد پرستار رف بالا سره ا.ت ا.ت بیجاره بزور داش نفس میکشید
چیمی:حالش خوب میشه؟؟؟ پرستار :اقای دکتر سریع بیاید $لطفا بیرون باشید ته ته :وای حالا چکار کنیم کوک مارو میکشه چیمی :حالا فعلا بهش زنگ بزن بهش بگو ته ته:اما چیمی :اما داره ته ته:زنگ میزنم به هیونگ از زبون کوک
ی لحظه بیدار شدم تشنم شده بود بلند شدم برم اب بخورم که صدای جین هیونگ اومد جین:چی داری میگی؟ الان ا.ت حالش خوبه؟؟؟ اون مردتیکه کی بوده وای کوک اگر بفهمه دیوونه میشه *چی ...چی شده ها؟ ا.ت چیزیش شدههه؟ جین:ها ؟ تو کی بیدار شدی؟ *جواب سوالمو بده ا.ت چیزیش شده؟ جین :وایسا برات توضیح بدم *نمیخاممم من همین الان میرم بیمارستان جین :صبر کن ما هم بیایم
سوار ماشین شدیم شوگا هیونگ داشت رانندگی میکرد رسیدیم بیمارستان جیمین و ته دم در اتاق ا.ت نشسته بودن *چی شده ا.ت چیزیش شده؟ جیمین:نگفتین بهش چیزی نامی:نه نزاشت بگیم که *میشه بگید اینجا چخبره ته ته:من بهت میگم *خب گوش میدم ته ته:نگران نباش ا.ت الان خوبه فقط اینکه *فقط چی ؟ ته ته:ی لحظه بشین تا بت بگم راستش من حالم بد شد جیمین منو برد بیرون ی ابی به صورتم بزنه وقتی که برگشتیم در اتاق ا.ت قفل شده بود جیمین درو شکوند ی مردی بالا سره ا.ت سعی داشت اونو بکشه
*چییییییی(با داد) ا.ت الان چطورهههههه ته ته:خوبه گفتم خوبه الانم خابه این دختر در خطره ی خبراییه من مطمئنم این که خالش و پسر خالش بعددد چند سال پیداشون شه اصلا تصادفی نیس شوگا:تهیونگ راست میگه اینا هیچکدوم اتفاقی نیستن *من میخام ا.ت رو ببینم درو باز کردم و رفتم پیشش بهش دستگاه اکسیژن وصل کرده بودن طاقت اینجوری دیدنشو دیگه نداشتم
دو هفته بعد
امروز ا.ت مرخص میشه حالش بهتره تو این دو هفته هم من دم اتاق ا.ت بادیگارد گذاشتم برا وقتایی که نیستم پیشش رفتم و کارای ترخیصشو انجام دادم *ع.ش.ق.م اماده ای؟؟ £اره *وایسا کمکت کنم £اخخخخ کوک *چی شد؟؟ £😂😂😂وقتی نگرانم میشی قیافت خیلی دیدنیه *خیلی بدی £از دستم ناراحت شدی معذرت میخام 🥺🥺 *نه پاشو بریم £خب کمکم نمیکنی پاشم؟؟ از زبون ا.ت از دستم ناراحت شده بود نباید باهاش همچین شوخی میکردم اونقدر ازم ناراحت بود که دستمو نگرفت بلند شم اومدم بلند شم که ی لحظه جلو چشمم سیاهی رف سریع نشستم
15 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
98 لایک
لایک نمیکنم تا ادب بشی
خیلی بیشعوری اه داشت اشکم در میومدم ایش
آقا چه وضعشه😐 سکته رو رد کردم😐😹خعلی عالی بود😹💖
😢😹😹sorry
😹💖
عالی💞
بیشور سر اسلاید سه داشتم سکته میکردم😑
خیلی اشغالی😭😭😭😭😭
من فکر کردم واقعا مرددددد😂💔
ااههههه
ج چ : نمیدونم چرا نزدیک بود از خنده جر بخورم😂💔
ببخشید خیلی بهت فش دادم🙂😂😑
واااای خدا
من دیروز داشتن این پارت رو میخوندم اما وقتی اسلاید ۳ رو خوندم کلی ف.ح.ش دادم امروز برگشتم ببینم ادامه داستان چیه فهمیدم خواب بود
تورو خدا حلالم کن :////
سکتهم دادی 😂😂😂😂😂😂😂😂😂
🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣