خب، بالاخره رسیدیم. همراه جمعیت که داشتن حجوم میبردن به سمت در، از هواپیما پیاده شدم و چمدونم رو تحویل گرفتم. بعد از سال ها توی خاک پاریس نفس عمیقی گرفتم. اینجا من رو یاد خاطراتم میندازه. لبخندی زدم و عینکم رو گذاشتم روی چشمم و به سمت ماشین باکلاسی که مامان و بابا برام فرستاده بودن رفتم و با اخم سوار شدم. پونصد دفعه بهشون گفتم از جلب توجه خوشم نمیاد. راننده: به خونتون میرید خانوم؟ دو دل بودم بعد از کمی مکث گفتم:نه، من رو ببر مرکز خرید. راننده چشم آرومی گفت و راه افتاد. خودم و چسبوندم به شیشه و به پاریس نگاه کردم. من بالاخره اینجام. بعد از 2 سال. یعنی همه ی کسایی که ترکشون کردم هنوز اینجان؟ با این فکر پوفی کشیدم. به هرحال نباید به اونا فکر میکردم. من الان صاحب یه شرکتم و یه زن کاملا بالغم و اونا دیگه هیچ جای زندگیم جا ندارن. توی افکارم غرق بودم و با خودم کلنجار میرفتم که صدای راننده بلند شد:رسیدیم خانوم. مرینت:ممنونم. میتونی بری من خودم به خونه برمیگردم. راننده:اما به من گفته شده شمارو صحیح و سالم به خونه ببرم. نمیتونم اینجا تنهاتون بذارم. مرینت:چیه نکنه میخوای تا شبم که شده اینجا منتظرم وایسی؟ من کارم طول میکشه. راننده:مهم نیست. من به وظیفم عمل میکنم مرینت:بسیار خب. پشت بند این حرفم در ماشین رو به هم کوبیدم و رفتم توی یه پاساژ. تا حالا همچین راننده سمجی نداشتم.
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
85 لایک
وای عالیییییییییی
راننده همه کاره😂
واااااااااااااااااااااااااااااای
همچنین❤
عالی بود هدیه جون معرکه😊❤️❤️
عالییی بود
آجی میشی؟
ساغرم ۱۱ سالمه☺
حتما😁🤝🏻
هدیه ام ۱۲/۱۳ سالمه
خوبشختم
عالییییییییییییییییییییییییی
خیلی منتظر این پارت بودم
داستانات عالی هستن واقعا قشنگ می نویسی🤩
آجی میشی ؟
آسنا ام یه جورایی ۱۳ سالمه 💖
مرسی♡-♡
حتما
من هدیه ام مث خدت یه جوراییییی ۱۳ سالمه☻😐😂
عالیییییی بود 💜💜
مرسی🔮
وایی😍
ذوق کردم اصلا اومدم دیدم پارت ۱ رو گذاشتی😍
عالی بود😍❤
😅مرسی💚
😍😍😍 هدیههههههه
من حاضرم ممد هزار سال ریپ نزنه ولی تو یه بار به کامنتم جواب بدی😍
الان دارم از خوشحالی بال در میارم😍❤
فدات مهربونم^^🧡
*تو را در آغوش میگیرد و میچلاند🫂♥️*
😆❤