سلامممم من بالاخره برگشتم🥺🥺😂
درو باز کرد که، یهو جیغش رفت هوا و بعد پشت بندش گفت، واییییییی خیلیییی نگرانت بودمممم🥺🥺🥺🥺
رفتم جلوی در که ببینیم چه خبره و دیدم، سیندی اومده.
خیلی خوشحال شدم چون هر چه قدر بیشتر باشبم خطر کمتره، و تازه! اگه پیش هم باشیم از حال هم خبر داریم و همه چیز اوکیه🥺🥺 ولی سیندی هیچ حرفی نمیزد، فقط همینجوری ترسیده زل زده بود به ما و نکاهمون میکرد و میلرزید ک یهو، دیدم که هیچ پارچه ای روی خودش ننداخته و خب، میدونید دیگ خیلی خطرناکه. پس سریع کشیدمش تو خونه و نگهش داشتم و مارگارت هم درو بست و قفلارو زد.
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
سلام دارم از کنجکاوی میمیرممممممم😐😭
بزار دیه پارت بعدوووو
حیححح باش یه کوچولو سرم شلوغ بود امروز حتما میزارم 🥺🥺
اقااا بزار دیههههه چر نمزاریییی😭😖
سلام چر نزاشتی پارت بعدو بزار دیهههه😭🥲💔
ببخشید به خدا ژود میزار🥺🥺🥺 خمین امروز میزارم فق باید تستچیقبول کنه که تا فردا پس فردا طول میکشه🥺🥺
باش
عالی بود پارتش رو زود تر بزار دارم از کنجکاوی میمیرم
چه بلایی سر بیلی میاد چقد کفری شدم سر این دختره😑
جرر🥺🤣🤣🤣🤣
عالییی بوددد
لطفا زودتر پارت ۸ رو بزاررر خیلی خوبهههه
مرسیییی باش حتما زود میزارم🥺🥺🥺♥🫁💜