مریتا: داشتیم از بیمارستان برمیگشتیم که تهیونگ گفت گشنت نیست؟ گفتم یکم که یهو صدای قاروقور شکمم اومد گفت ای خدا تو چرا وقتی گشنته نمیگی؟ گفتم خب ...گفت اونجا یه رستورانه بریم اونجا؟ گفتم خب بریم گفت باشه ماشینو پارک کرد و پیاده شدیم رفتیم توی رستوران و تهیونگ غذا سفارش داد داشتیم غذا میخوردیم که تهیونگ گفت مریتا گفتم هوم گفت م میای ی یه کاری کنیم گفتم چه کاری گفت خب چ چطور بهت بگم
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
20 لایک
عالی بود اجی گلم
پارت بعدی زود بزار ✨🌹
چشم حتما🌸🌌🍭💗
عالی آجی😍😍😍🥺🥺🥺👍🥰👌👌👌
مرسی آجی
😍😍😍😍😍😍
آجییییییی 50تاییییی شدنتتتتتت مبارککککککک❤❤❤❤🥳🥳🥳🥳