

معرفی داستان : شخصیت پسر اصلی اسمش کیریتو هست و شخصیت اصلی دختر اسمش الیس هست . این داستان عاشقانه هست و داستان دختری رو روال میکنه که از ماه به زمین فرود میاد و کیریتو رو میبوسه تا زبانشونو یاد بگیره . دختره جایی برای رفتن نداره برای همین پیش پسره زندگی میکنه ! و عشق بینشون رواج پیدا میکنه .... _______________________________________________ کیریتو : داشتم از مدرسه بر میگشتم که یک دفعه صدای مردم به گوشم رسید اونها میگفتند که فرار کنید / یا میگفتند که یک چیری از توی اسمون داره فرود میاد ! و خب اره منم اونو توی اسمون دیدم ولی فرار نکردم بقییه فرار کردن ولی من دیر متوجه شدم یک دفعه دیدم یک دختری از اسمون مثل یک فرشته جلوی چشمام وایستاد ار بالا جلوی چشمام وایتاد .... از بالا .... یک دفعه محکم منو گرفت و بعد منو منو منوووووووووو بوسید ! اره بوسید عین خیالم نیست نه ؟

وقتی بوسید منو بهم نگاه کرد و افتاد روی زمین و بیهوش شد ! من اونو بردم خونمون ! وقتی بیدار شد .... الیس : من من کجام ؟ - چیمیگی ؟ باید برام همه داستانو تعرف کنی ! چرا ... چرا .. منو بوسی ... دی ؟ سرخ شده بودم - بوسیدم ؟ - اره بوسیدی الا بهم بگو چرا منو بوسیدی ؟ - ام یادم نمیاد هااااااااااااااا فهمیدم منظورت لب زبانه ؟ - چییه ربان ؟ - این مهم نیست بهم بگو اسمت چییه ؟ - من کیریتو هستم - از دیدنت خوشبختم کیریتو - ام اریگاتو - خب ؟ - خب ؟ -ام دوست دارم دربارت بدونم کیریتو - خب من چیز خاصی ندارم اینو من میگفتم بهتر بود - خب پس من اساس گشنه گی میکنم - ام خودت میتونی ار توی یخجال چیزی برداری ؟ من باید برم وسایلا مو جمع کنم
-ام میشه کنارت بخوابم ؟ - ها ؟ هههههههههههههه؟ - ام خب من من جایی ندارم برای خوابیدن اخرشم پیش من خواب یا خداااااااااااااااا - ام کیریتو ! - ام بله ... بله سرخ شده بودم - میدونی دلم میخواد بدونم که انسان ها چرا زندیگی میکنن - ام راستی میخواستم بپرسم که تو چرا از اسمون داشتی فرود میومدی ؟ -اتو نمیدونم - شب بخیر کیریتو ی عزیزم - عزیزم ؟ هاااااااااااااااااااااااااا ؟ - خب بهم جا دادی وقتی توی ماه بودم اگر کسی به یک نفر دیگهخوبی کنه باید مورد احترام قرار بگیره ولی نمیدونم چرا گفتم عزیزم که قابل احترام باشه - چقدر ادم عجیبی هستیا - هیس هیس شب بخیر - هههوم سرخ سرخ شده بودم --------------------------------------------------------------- - صبح شده کیریتو بیدار شو ساعتت صدا داد انداختمش بیرون به نظر میاد میخواست بیدارت کنه - چییییییییییییییی؟ خموشش کردی ؟ حالا مدرسه مدرسه ام دیرررررررررررررر شددددددددددددددددددددد - مدرسه چییه دیگه ؟ - وای واییییییییییییییی خدااااا - میخوای کمکت کنم ؟ - چیییییییییییی ؟ از این بیشتر ؟ - ام مگه من کمکت کردم ؟ -- وقت برای تلف کردم ندارم همش تقصیر جنا بالی هست - من میخواستم کمکت کنم - نخواستم کمک کنی
باشه پس ممنون و خدا حافظ خودم میتونم بدون تو زندگی کنم توی ماه تونستم پس الن هم میتونم ! - وای - ساعت چنده ؟ ععععععع امروز تعطیله ؟ وای نه به خاطر من الیس الان سر پناه نداره الیس : خب اینجا دیگه چجور جاییه ؟ من تنهایی نمیتونم از اینجا برم وای خدا این چیه که اینقدر تند میره این چیر های بلند سبز چیین ؟ یکی کمک ام کنهههههههههههههههههههههههههه -------------------------------------- شب -------------------------------- وای خدا چقدر سرده حالا باید چیکار کنم کیریتو رو که ندارم پس باید چیکار کنم ! چیییی داره ب ارون هم میاد ؟ حالا چیکار کنم اخه ؟ چی دیگه خیس نمیشم چی بالای سرم چییه ؟ - الیس الیس خوب شد پیدات کردم اون منو بغل کرد و وبالا ی سرم چتر گرفت خودش هم خیس شده بوده - الیس من ... من.. ببخشید نباید سرت اونجوری داد میردم - پس مدرسه ت چی ؟ - امروز تعطیله بیا بریم خونه الیس بریم خونه
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (4)