4 اسلاید صحیح/غلط توسط: 🍩Cute🍩 انتشار: 3 سال پیش 53 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
لطفا حمایت کنید🥺🖤☕
دست های سردم رو دور فنجون قهوه حلقه کردم که باعث شد دستای یخ به خاطر گرم شدنشون درد بگیره.
نگاهی به قیافه متفکرانه ارشد انداختم.معلوم بود فکرش خیلی مشغوله.
+اخبار رو شنیدی؟
با حرفی که زدم باعث شد تمام افکارت ارشد از بین بره و حواسش رو به من بده.
=آره.
+دختر بیچاره.
=ا.ت حتی فکرش رو هم نکن.
سکوتی کردم به معنی اهمیتی نمیدم و بعد ادامه دادم.
+پلیسا چقدر کند عمل میکنن.ازشون بدم میاد😒
صداش رو یکم بالا برد و با لحنی تند گفت
=ا.ت این پرونده به ما هیچ ربطی نداره بهتره به کار خودت برسی.
من نباید کم می آوردم پس مثل خودش با لحن تند باهاش حرف زدم.
+به کار خودم برسم؟میدونی من بدبخت به خاطر یه ماموریت مسخره رفتم دانشگاه و شب تا صبح دارم درس میخونم که یه وقت برای جناب عالی بد نشه؟
صدام رو بالا تر بردم و ادامه دادم.
+مثل اینکه من رو آدم حساب نمی کنید.انگار نه انگار که منم عضوی از گروه شمام.فقط باید دهنم رو ببندم و هرچی تو میگی گوش بدم.با نقشه های مسخره ی تو کنار بیام و هرچی صدمه دیدم اصلا مهم نیست مهم اینه یه وقت برای تو بد نشه.
دستش رو روی پیشونیش گذاشت و آهی کشیدم و زیر لب زمزمه کرد
=آروم باش لطفا.
کیفم رو برداشتم و بلند شدم.
+ولی من به اون دختر کمک میکنم.
از کافه زدم بیرون.
شروع کردم حرکت کردن به سمت خونه.
سعی میکردم خودم رو آروم نشون بدم و از درون داغون بودم.
البته چیز عادی بود چون از بچگی توی تنها کاری که مهارت داشتم همین بود.
کلید رو توی در انداختم و بازش کردم.
طبق معمول هولی توی تاریکی منتظر من بود و تا من رو دید به سمتم دوید.
به زور لبخندی زدم و بهش سلام کردم و بدون توجه بهش به سمت اتاقم رفتم.
روی تخت دراز کشیدم و چشمام رو بستم.
ناخداگاه قیافه خسته و درگیر ارشد اومد جلوی چشمم.
لعنت به منی که نمیتونم غرور خودم رو حفظ کنم.
از اینکه توی این شرایط احساس دلسوزیم بیدار شده ناراحتم.
آهی از روی تأسف کشیدم و از روی تخت بلند شدم.
به سمت اتاق کارم رفتم و پشت میزم نشستم.
جزوه دانشگاه روی میز بود.نگاهی بهش انداختم و پرتش کردم اونور.
تمام حواسم رو جمع کردم و توی لپ تاپ اخبار در مورد دختر گم شده رو نگاه کردم.
یاد اون شبی افتادم که تا خونه زیر بارون دویدم.
+دقیقا همینجا بود.
صدای جیغی که اون شب شنیدم خیالات نبود.
لب پایین رو گاز گرفتم و سریع از خونه خارج شدم.
به محله ای که اون شب اونجا بودم رفتم.
هندزفری توی گوشم بوده پس نتونستم تشخیص بدم صدای جیغ از کدوم طرف بوده.
+ا.ت فکر کن تو میتونی باید اون شب رو بخاطر بیاری.
گوشیم رو برداشتم و زنگ زدم.
+میتونی برام کاری انجام بدی؟
¥ا.ت؟تویی؟
+به کمکت نیاز دارم یونا.
¥چه عجب یادی از ما کردی.
+یونا🤦♀️
¥اوکی بابا.بگو کارت چیه؟
+میخوام به سیستم اصلی پلیس ها دسترسی پیدا کنم.
¥چی؟😱
+میدونم میتونی پس انجامش بده.
¥این کار رو نکن ا.ت برات بد تموم میشه.
+فقط انجامش بده.
¥من همینجوری نمیتونم نیاز دارم به یه سیگنال برای ارتباط.
+مثلا چی؟
¥ویروس کامپیوتری.
+کجایی؟
¥نگو که میخوای بری تو دهن شیر؟
+من این کار رو انجام میدم.
4 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
خوب عزیز من ا.ت مهربونه دیگه
وسط کلاس اومدم تستچی😐💔
ممکنه با این کار هویتش لو بره ولی داره این کار رو انجام میده😊
خودت خودتو لو دادی