وقتی که تو و تهیونگ دعوا میگیرین 😔 پارت ۲

ادامه- تو میبینی ته داره گریه می‌کنه بعد گفتی :واقعا داری گریه میکنی؟🤧 ته :‌. اره 😥 همش تقصیر من بود،اگه تنهات نمیزاشتم اینجوری نمیشد 😭 توهم که طاقت دیدن اشکاشو نداشتی پس سریع گفتی : نه بیب من از دستت ناراحت نیستم ؛) منم مقصر بودم ولی اگه من از خونه نمی‌رفتم شاید تو اینهمه گریه نمی‌کردی🥺 بعدش بغلش می‌کنی🌈 میپرسی ازش: تهیونگ تو واقعا منو دوست داری؟ ته: این چه سوالیه میپرسی😑 معلومه که دوست دارم تو : آخه رفتی کلاب و منو تنها گذاشتی🤧 یعنی نشون میده منو کمتر دوست داری 🙂 ولی اگه دوستم داری چرا همش تو فکر بودی و باهام سرد برخورد میکردی؟🤔 ته:بیب میخواستم بهت بگم چرا ولی وقتش نشد تا بگم🌚 پس الان بهت میگم بعد تهیونگ از توی جیبش ی جعبه میاره بیرون 🥺 تو : اون چیه ته ؟؟؟ ته: بیبی گرل...

میتونم تا همیشه ترو مال خودم کنم؟👩‍❤️‍💋‍👨 تو از تعجب و ذوق به تته پته افتادی و گفتی : هههاااا ااا ارهههه 🥺 ته هم از خوشحالی بغلت کرد🦋 بعد انگشتر تو انگشتت انداخت✨ اون شبو تهیونگ کنارت رو تخت خوابید با اینکه خیلی جا کم بود ولی یکجوری شبو گذروندین 🎉 ۱ هفته بعد🌈 تهیونگ اومده دنبالت تا بیارتت خونه توهم آماده شدی رفتی از بیمارستان بیرون و تهیونگ اومد دستتو گرفت و سوارت کرد تو ماشین😁 بعد چند دقیقه رسیدین خونه و سریع رفتی ی دوش گرفتی بعد لباس شیک پوشیدی و آرایش ملایم کردی بعدش رفتی تو سالن ته گف: وووی بیب چ ه_ات شدی✨ میتونم الان این خانوم زیبا رو بغل کنم:) توهم که جوابت بله بود اومد بغلت کردو بعدش چون مطمئن بود که خوشحال میشی یه بوس رو ل٫بات گذاشت🌸 توهم که مث همیشه حاضر بودی تا یکی بیاد بلندت کنه😂

بعدش تهیونگ بلندت کرد و تورو چرخوند توهم داد زدی: تهیونگممممم منو بزار زمین الان میفتممم😂( چطور اینو میگی،) بعدم تهیونگ گفت تو چون مال منی حق دارم هر کاری که دلم میخواد باهات بکنم🤧 توهم گفتی : اوپااااا خاک تو سرممم😑 فردا میای با دمپایی به جونم بیفتیاااا😂🔪 ته گف: من هیچ وقت با بیبی گرلم کاری نمیکنم که اذیت بشه یا بترسه♥️🥺 بعدش دست همو گرفتین رفتین طبقه بالا خونتون بعد ته برات ی کادو گرفته بود که از دلت در بیاره ( اون شب که رفته بود کلاب) یهو دیدی ی خرس گنده خوشمل جلوته بعد از خوشحالی جیغ زدی🌸🙂 بعد تهیونگ از پشت ترو بغل کرد❤️✨ گفت : بیبی هیچ وقت منو تنها نزار بدون تو میمیرم 😢 توهم گفتی: مگه میشه بزارم کیوتچم گریه کنه و ناراحت باشه🙂 اصلا اصلا هیچ وقت بهت قول میدم تنهات نزارم 🤧 ته : ازین که تورو دارم خیلی خوشحالم 😆 اگه تو نبودی منم نبودم😢 تو : لطفا بسه الان گریه میکنما🤧🤧🤧 بعدم رفتین طبقه پایین و فیلم دیدین🙂 این داستان تموم شد✨🌸

خب گایز‌ اگه میخواین ازین فیک داستانا بسازم حتما لاک و کامنت هارو به ۱۵ تا برسونید و ۱۰ تا هم فالو