هی خدا دومین تستم✨ اگه خوشتون اومد لایک و کامنت فراموش نشه🌸
🌸🌸🙂🙂🌸🌸🙂🙂🌸🌸🙂🙂 ی شب تهیونگ میره بیرون م٫ست میکنه بعد ساعت ۳ صب میاد تو منتظرشی خیلی خسته بودی هر چقدرم زنگ میزدی به ته جواب نمیداد واقعا از دستش دیوونه شده بودی ولی هنوز دوستش داشتی♥️ اون باهات سرد برخورد میکرد ولی تو خیلی باهاش مهربون بودی اون ساعت ۳ اومد تو خیلی خوابآلود درو وا کردی اون با مس٫تی بهت نگا کرد گفت: سلام اصلا حالم خوب نیست(خیلی سرد گفت) گفتی : سلام کجا بودی! چرا دیروقت اومدی مگه زن نداری؟😒🤧 گفت: کلاب بودم💦 گفتی: یعنی اونقدری برات بی ارزشتم که هم تلفنمو جواب نمیدی هم با زنای دیگه میگردی؟(با بغض گفتی) بعد تا اومد حرف بزنه تو لباساتو پوشیدی و از در خارج شدی! یکم اونجا موندی 😷 ته گف: باور کن اون چیزی که فکر میکنید نیست،😭
بعد توهم میگی: دقیقا همونه(با بغض) بعد راهتو میکشیو میری (۱ ساعت بعد ) یادت رفت تلفنتون برداری الآنم بدون تلفن موندی تهیونگ تو خونه بود با خودش گف: الاناس برگرده ۴۵ دقیقه گذشت و با خودش گفت نکنه واقعا رفته 😭 تو هم با خودت داشتی میگفتی : هی من اونو دوست داشتم ولی چرا همچین کاری باهام کرد تا خواستی از خیابون رد شی ی ماشین بهت میزن و از سرت خیلی داره خون میاد، تهیونگ که تو خونه بود گفت : دیگه نمیشه نمیتونم طاقت بیارم . سریع کتشو پوشیدو راه افتاد❌😥
ی ۵ دقیقه گذشت و یجایی رو دید که همه دوروبرش جمع شدن سریع رفت به اونجا سر زد ترو دید که از سرت خون میاد سریع بلندت کرد و بردن بیمارستان ته با داد گفت: آقای دکتر بدوییید وایییی پرستاره گفت : آقا آروم اینجا بیشتر مریضا خوابن ته هم گف: خانم نمیبینید عشقم داره از دست میره اونم دکترم صدا کرد . دکتر ترو برد اتاق عمل پرستاره پرسید: شما با ایشون چه نسبتی دارید؟ ته گف: من دوست پسرشم♥️ ۴ ساعت بعد همون طوری که ته اونجا داشت گریه میکرد و با خودش میگفت چرا من اینکارو باهاش کردم 😭😭 همون لحظه دکتر از اتاق عمل اومد بیرون و تهیونگ حالتو پرسید دکتره گفت: حالش خوبه و الان خوابه ته گف: بهوش اومده؟ میتونم ببینمش؟ دکتر گفت: بله الان خوابن ولی بیدار شون نکنید
ته اومد داخل کنار تختت نشست🌈🥺 هی گفت تروخدا بیب بیدار شو تقصیر من بود بیدار شو قول میدم دیگه ازین کارا نکنم بعدش دستاشو گذاشت لای موهات تو یچیزی حس کردی تو موهات و بیدار شدی برگشتی دیدی دست ته تو موهاته دستشو کشیدی از موهات ( امیدوارم بفهمید چی میگم) بعد خیلی آروم گفتی چرا اومدی پیشم 😢 بعدش دیدی ته داره گریه میکنه پارت بعدی رو ببینید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عر چی بگم خدا زده یه ا/. ت
تهیونگ خیلی عجیب بود ته مهربونه چرا اینجوری کردی ته رو
چراااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟!
ناراحت که نمیشم
ی چرا اینقدر تبلیغغغغ