صدای عشق را می شنوم

سلام دوستان عزیز این اولین تستم که می‌سازم لطفا اگه بد بود بهم بگین ممنونم ❤️ ❤️ ❤️ خب شما یک دختر خیلی پولدار هستین و یک مانکن و همین طور طراح لباس هستین و توی چند تا فیلم معروف بازی کردین .. مادر و پدرتون شرکت های بزرگی دارن و خیلی پول دآرین. شما موهاتون طلایی ته موهاتون مشکی و چشمات رنگ های جالبی داره و شما دارای قابلیت های خاصی هستین و قدرت های خیلی باحالی دارین. انگار وقتی که بچه بودین یک جادوگر برای اینکه بتونه جونتون و نجات بده بهتون قدرت هایی داده تا نجات پیدا کنی برای همین چون تحمل اون همه قدرت براتون سخته شما مریضی قلبي شدیدی دارین و شما دوست دارین برای تحصیل برین کره. و در صورتی مریضی تون خوب میشه که کسی واقعا عاشقش هستین و نجات بدین. همون طور که گفتم یکی از قدرتاتون تغییر شکل. اسم شما ا/ت است ولی اسم خودتونو بزارین. بریم سر داستان....... 🍁

ا/ت:وای صبح شده😱😱😱😱😱 بچه‌ها بیدار شين دیر شده. لوسی :تو رو خدا بزار بخوابم😴 (نکته لوسی و سوزان دوستان صمیمی تون هستن و پدراتون با هم کار می کنن.) سوزان:خستم دیشب دیر خوابیدم فقط 5 دقیقه بخوابم😪. بلند شین تنبلا😤 می خوان امروز نتایج و بگن . لوسی و سوزان :و ايييييييييييییییییییییییییی😱😱😱😱 همتون زود بلند میشین صبحونه می خورین، مسواک میزنین و میرین حاضر شين تو یک دامن و لباس بنفش خیلی خوشگل می پوشی که تا جای زانوته و موهاتو باز میزاری و با یک جوراب سفید که ساق پاتو میپوشونه و کفش های مشکی و لوسی همین مدل لباس ها آبی روشنشو و سوزان صورتشو میپوشی(انگار لباساتو مثل همه فقط رنگا فرق دار کفش ها همه مشکی) دخترا آرایش می کنن ولی تو آرایش نمی کنی (چون اونقدر کیوت و جذاب و خوشگلی که بدون آرایش بی نظیری و خیلی هم خوش سلیقه ای) همه میرین جای ماشینا تو به دخترا میگی امروز با کدوم ماشین بریم تو میگی بیاین با ماشین من بریم و همه قبول می کنن.

سوار ماشین می شین حرکت می کنین به سمت دانشگاه. اونقدر تند می رونی تا بعد 10 دقیقه رسیدین. سریع بدو بدو پیاده میشین و میرین به سمت در دانشگاه وارد میشین بعد😱😱😱😱😱😱🍁🍁🍁🍁🍁

وای هر 3 تا تون قبول شدین بورسیه رو 😭👍 همتون از شدت خوشحالی جیغ میزنین بعد ا/ت میگه:بچه ها بورسیه ی کجا رو گرفتیم 😳😱 لوسی می خونه میبینه :کره است... باز خوشحالی تون بیشتر میشه جیغ میزنین داد میزنین 😍😁😆🤪 یهو ناظم میاد میگه ساکتتتتتتت همتون ساکت میشین🤐🤫🤐 (شکلتون اینطوری میشه🤐😑😒🤭)

به ماماناتون زنگ میزنین و بهشون میگین اونا هم خیلی خوشحال میشن. شما میرین سوار ماشین میشین تا برین پاسپورتاتونو حاضر کنید وقتی که سریع پاسپورتاتونو حاضر کردین سوزان میگه:بچه بریم خرید کنیم. لوسی:آره بد فکری نیست. ا/ت:با اینکه لباس زیاد دارم ولی لباس خریدن و دوست دارم. پس شما میرین خرید. وقتی وارد فروشگاه میشین میرین اول سمت لباسا تو یک لباس زیبا پف دار و چین دار برای یک مهمونی بر می داری و میری سمت لباسای دیگه و یک دامن مشکی، سفید، طلایی و آبی کمرنگ می خری چون از لباسای خودت هم می خوای بر داری. وقتی دامنا رو خریدلباس های شبیه به اونا رو هم بر میداری. ا/ت:وای بچه ها اینجا رو 😍😍😍 این لباس ست سه نفره رو نگاه کنین چقدر قشنگه 😍 😍 😍 لوسی:وای راست میگی چقدر قشنگن اوه نگاه کن کفشاشونم هست سوزان:نگاه کن تاج و کیفش هم هست 🤩🤩🤩 ا/ت :وای باید بخریمشون حتما و میرین می خرینشون.

(راستی شما چون خیلی خوش لين و معروف همیشه ماسک یا روبند دارین تا نشناسنتون و دنبالتون نیان) خب لباس و خریدین کفش و وسایل تزئینی و خوراکی خریدین و رفتین خونه. ا/ت :اوه ملسا (اسم سگتون) هه هه هه. لوسی:ملسا بیا اینجا عزیزم. سوزان:من میرم غذا درست کنم. ا/ت:باشه برو. ا/ت:بچه ها 😱فردا پرواز داریم. لوسی و سوزان:چییییییییییییییی. هر سه تا با هم :وای بریم ساک وببندیممممممممممممممممم. 😱 همه شروع می کنن به جمع کردن ساک.

یهو صدای زنگ در میاد. ا/ت:من میرم جواب بدم. در و باز میکنی و میبینی ا/ت: عه مامان باباهامونن. به مامان باباها میگی بیان تو. میان تو و میشینن رو کاناپه. بابای ا/ت :دخترا بیاین کارتون دارم. دخترا میان میشینن و می گن بله بفرمایید. (از این به بعد بابای ا/ت میشه ب ا/ت) ب ا/ت:من براتون تو کره یه ویلای بزرگ خریدم با خدمتکار وسایلت نم میدم با پست بفرست پس شما فقط گوشیتونو با کیف و پول و... بردارین. دخترا خوشحال میشن و میگن ممنونیم. فردا صبح ما حاضریم و داریم به سمت فرودگاه میریم، مامان باباهامونن می‌بینیم باهاشون خداحافظی می کنیم و در حالی که گریه می کنیم میریم به سمت هواپیما😭😭😭😭😭😭😭

خیلی ببخشین من اصلا خوب بلد نیستم کمدی بنویسم معذرت 🙏 🙏 🙏 🙏) سوار هواپیما میشیم در قسمت VIPمیشینیم و چمدونامونو میزاریم و کمر بندمونو می بندیم. یهو 7 پسر دیگه میان در قسم VIP میشینن قیافشونو ندیدم چون کلاه گذاشته بودن و ماسک. سوزی بلند میگه :بچه ها آخ جون فردا که بی تی اس اجرا دارن ما کره ایم هوراااااااااااااااااااااااااااا 😁 😃 ☺️ ☺️. ا/ت:ساکت باش ابرو مونو بردی. (سوری و لوسی از طرفدار های پر و پا قرص بی تی اسن تو اونا رو میشناسی و آنچنان طرفدار دو آتیششون نیستی) از زبون تهیونگ :یهو یک صدای بلند اومد در مورد ما صحبت می کردن به جیمین و کوک گفتم که این دختر رو داره در مورد ما حرف میزنه حتما شناختتمون لو رفتیم. جیمین :نه بابا اشتباه می کنی خوب گوش کن داره میگه کنسرت بی تی اس نگفته خود بی تی اس. راوی:وقتی که سوزی جیغ کشید بی تی اس به سوزان نگاه می کنن. ا/ت:ما رو بگو داریم با کی میریم کره یکم خجالت بکش دارن نگاهمون می کنن. سوزان:مگه چیه همه طرفدار بی تی اسن همه اونا رو می‌شناسن. ا/ت:ببخشید من تسليمهم. لوسی:باید هم تسلیم شی. کوک :بچه ها اینا دارن با هم دعوا می کنن🤭🤭🤭🤭 جیمین :🤭🤭🤭🤭😂😂😂😂 (ا/ت با استفاده از قدرتاش فهمید اونا کین ) ا/ت😳😳😳😳 بچه ها لوسی و سوزان:بله ا/ت:بی تی اس اینجان. لوسی و سوزان :چییییییییییییییی 😳😃 این پسرای روبه رو اونا (لوسی و سوزان از قدرتت خبر دارن) ا/ت :می خواین ثابت کنم. لوسی و سوزان :آره ا/ت:ببخشین آقای جانکوک کارتون دارم. یهو جانکو بر میگرده میگه:بله بفر.. رما.. ي.. د. 😳 همهشون نگاه می کنن ا/ت رو با تعجب😳😳😳 جین: شما ما رو از کجا شناختی.

/ت:🤭🤭🤭🤭🤭 لوسی :واووووووووووووووووو😍 سوزان :خدااااااااااااااااااااااااااااا🤩 بی تی اس :لو رفتیم. 😰😨 جیهوپ :شما واقعا از کجا مارو شناختین. ا/ت:مگه میشه نشناسیم دوستای من طرفدار پر و پا قرص شمان مگه میشه نشناسنتون. نامجون :یعنی تا این حد😰😰😰 شایدم بیشتر. ما تا سه ساعت داشتیم می خندیدیم😂😂😂😂 شوگا :بچه ها این دختر وسطی بود ک داشت با ما حرف می‌زد خیلی مشکوک بود. همه با هم آره. ا/ت:بچه ها باز دارند در مورد ما حرف میزنن🤭🤭🤭🤭 همه با هم می خندن که......

یهو هواپیما شروع می کنه به تکان خورندن. صدای جیغ و داد مردم داخل هواپیما شنیده می شد. همه ترسیده بودن حتی بی تی اس😰😰 ولی اون سه تا دخترا راحت نشسته بودن و خیلی راحت کارشونو می کردن چون ا/ت به اونا گفته بود که خیلی جدی نیست. بی تی اس اینارو میبینن که کاملا خونسرد دارن کاراشونو می کنن و خیلی تعجب کرده بودن. دخترا یک لحظه به جین نگاه می کنن و قش خنده میشن. می پرسن چرا چون پریده بود تو بغل کوکی. دخترا جلوی خندش نو می گرفتن🤭🤭 🤭 🤭 ولی یهو 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 بقیه ی اعضا هم خندشون گرفته بود. که یهو

خب دوستان ببخشین پارت و زود تموم کردم اگر ببینم بیشتر از 7 نفر بهم رای دادن ادامش میدن. میدونین من متوجه شدم که اگه جای حساس قطع کنی شاید بیشتر دنبال کننده داشته باشی ولی به خوشگلی این داستان هم هست مثلا پرنسس آب ها اگه اشتباه نکنم اون عالیه حتما ببینیدش. راستی تو کامنتا بگین که آیا این مثل یه فیلنامه ی طولانی و هیجان انگیز باشه یا کوتاه و مختصر تر ممنونم ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ نظرا فراموش نشه