همخونه ی ترسوی من🌙

(ا.ت)اسم تویه.تو یک دختر کیوت و با مزه و.. ۲۰ سالته و تقریبا ۴ سال پیش خانوادت رو بر اثر یک حادثه از دست میدی و هیچ کسی هم نبود که تو بری خونشون . برای همین مجبور شدی کار کنی. با زحمت زیاد یک کار پیدا کردی اما حقوق زیادی بهت نمیداند که بتونی یک خونه ی خوب و خوشگل بگیری🥺 اما با هر زحمتی که شده یک خونه کوچولوی درب و داغون اجاره کرده بودی. کم کم داشت اجاره خونت بالا میرفت و تو نمیتونستی از پس اون بر بیای. برای همین شروع کردی به پیدا کردن خونه.

یک روز که توی روزنامه ها داشتی دنبال خونه میگشتی دیدی که تمام خونه ها اجارشون خیلی بالاست . یکهو چشمت به یک قسمت از روزنامه افتاد.(ا.ت): دنبال همخونه . خوب فکر کنم این حداقل بهتر از این خراب..ش..د..ه ای که من زندگی میکنم باشه. حاضر شدی تا یک سری به اون خونه بزنی⛓🖤

زنگ در خونه رو زدی. یک پسر قد بلند خوشتیپ و کیوت و... در و باز کرد. (ا.ت):ببهشید آقای جئون؟ جونگ کوک: بله بفرمایید خودم هستم. (ا.ت)شما دنبال همخونه میگشتین درسته؟؟ جونگ کوک:بله (ا.ت): خب مشکلی ندارین که من با شما همخونه بشم؟؟ جونگ کوک : نه خیلی هم خوب میشه😊 (ا.ت): خب پس عالیه من میرم وسایلمو میارم تا چند ساعت دیگه اینجام جونگ کوک: باشه . قبل از شب اینجا باش. و در رو محکم تو صورتت بست. (ا.ت): عو...ض..ی بی ادب. رفتی خونه تا وسایلاتو جمع کنی ولی از شدت خستگی خوابت میبره. چند ساعت بعد بیدار میشی. (ا.ت):وای دیرم شدددددد. زود وسایلاتو جمع کردی و به سمت خونه ی جونگ کوک حرکت کردی. بعد چند مین بعد رسیدی.

زنگ در رو زدی. جونگ کوک در رو باز کرد. جونگ کوک: مگه نگفتم تا قبل از شب اینجا باش؟ (ا.ت):ببخشید یک کاری برام پیش اومد. جونگ کوک: بیا تو! رفتی تو از شدت تعجب دهنت باز مونده بود. خونه ی خیلییی خفنی بود. تقریبا میشه گفت ۳۰۰ متر بود. (ا.ت): او مای گاد چه خونه ای داری توهم هااا. جونگ کوک: ببخشید؟چیزی گفتی؟ (ا.ت) چی ؟ ها؟ نه جدی نگیر حرفای منو😅 رفتی و رو مبل لش کردی. (چند ساعت بعد) آماده شدین که بخوابین. (ا.ت): خب میشه حالا اتاق منو نشون بدین البته اگه مشکلی ندارین من رو مبل هم میتونم بخوابم. جونگ کوک خندید و گفت: تو توی اتاق من میخوابی. (ا.ت): چیییی؟ چیزه نمیشه اخه.. جونگ کوک: چرا نمیشه؟ من میترسم تنها بخوابم برای همین میگم تو باید کنارم بخو..ابی! (ا.ت):ولی... جونگ کوک : انقدر غر نزن همینکه گفتم. چیزی نگفتی. جونگ کوک رفت و روی تخت خوابید. توهم رفتی و کنارش خوابیدی🌙 بچه ها چطور بود؟؟ ادامه بدم یا نه؟؟ پارت دو رو بزارم؟؟